مقایسه اندازۀ کهکشان های شناخته شده تا زمان حاضر

کلیپی که دیدگاه شما را نسبت به جهان تغییر خواهد داد!

این کلیپ تعدادی از کهکشان‌های شناخته شده در جهان قابل مشاهدهٔ ما را از نظر #وسعت با یکدیگر مقایسه می‌کند.
در این کلیپ به وضوح #ناچیز بودن آن همه عظمت در #کهکشان‌_راه_شیری، در مقایسه با بزرگترین کهکشان شناخته شده با نام #IC1101 نمایان می‌شود.


ما هرگز در جهان #تنها نیستیم!!! قطعن موجوداتی هوشمند و متفکّر در کرات ناشناخته ای وجود دارد.

من چندی پیش با یک کیهان شناس صحبت می کردم
ایشان می گفتند: « اگر در کائنات موجوداتی هوشمند وجود داشته باشد، برای اینکه به زمین بیایند، باید چندین سال نوری در راه باشند تا به زمین برسند، پس برای آنها به صرفه نیست که این مسیر طولانی را بپیمایند. و همچنین بنا به همین نظر که آنها تاکنون زمین را پیدا نکرده اند پس از وجود ما هم بی خبر هستند ».
من از او پرسیدم؛ این حرف را، چه کسی یا چه کسانی زده اند؟
او به من گفت : تمام اختر فیزیکدانان و کیهان شناسان بر این گفته صحّه گذاشته اند.
ازین گفتۀ او، من بسیار متعجب شدم.
پرسید چرا مبهوت شدی؟
در پاسخ گفتم : چون همۀ این فضلا و دانشمندان و کیهان شناسان « اشتباه » می کنند؛ و همگی آنها اندر خم یک کوچۀ کیهانی و اختر فیزیکی گرفتار شده اند. آنها هنوز در گذشته زندگی می کنند و تا سر خود را به سمت روبرو برنگردانند نمی توانند آینده را ببینند »!
او به من گفت: خیلی با جرأت حرف می زنی. چطور می توانی بگویی این همه دانشمندان بزرگ، همگی در اشتباهند و آنها را نکوهش هم می کنی.
و ادامه داد:
خوب حالا دلیل تو چیه جوون ( با لحن خیلی مسخره ای گفت )
من به او گفتم:
اوّلن که اون فرازمینها کاملن آنلاین و بی واسطه و بدون هیچ صرف زمانی ما را می بینند، پس از وجود ما باخبر هستند.
دوّمن، آنها نه تنها ما را می بینند و بر زمان حالِ ما تسلط دارند. بلکه آنها حتّی به گذشته و آیندۀ ما هم تسلط دارند.
پرسید دلیلت چیه؟
گفتم : آنها برای سفر به زمین نیازی به جابه جایی مکانی ندارند!!! آنها می توانند از طریق « جابجایی در ابعاد »، هم ما را ببینند و کنترل کنند و هم خود را به زمین و یا مکانی دیگر برسانند.
بعد از این پاسخم، او دیگر هیچ حرفی نزد. و بعد از چند دقیقه سکوت گفت: واقعن نکتۀ ظریف و دقیقی گفتی؛ جابجایی در ابعاد.
و بعد ادامه دادم:
« اینکه چیزی نیست رفیق، من حتّی راهِ ورود به ابعاد رو هم پیدا کرده ام »
با تعجب نگاهم کرد و پرسید:
« خوب، اون دیگه چه جوریه!؟ »؛
بهش گفتم: شما فعلن روی همون اوّلی فکر کن، ببین می تونی هضمش کنی!؟ این دوّمی باشه برای یک زمان دیگه.

من این ماجرای واقعی رو براتون تعریف کردم، نه برای اینکه خودم رو باهوش و بزرگ نشون بودم. بلکه برای این گفتم، تا بدونید توی ایران ما، مغزهای بزرگی وجود دارد که من هم با چند تایی از اونها دوستم، اما متأسفانه رژیم آخوندی در حال نابود کردن این مغزهاست.
از شما می خوام، کمک بدین تا این رژیم ملّاها رو سرنگون کنیم و ادارۀ کشورمون رو خودمون به دست بگیریم و از مغزها استفاده کنیم تا آینده ای روشن برای هر ایرانی بسازیم. و در کنار آن، برای هر انسانی، « زندگی » بسازیم.
به امید پیروزیِ آزادی، در کنار هم و برای هم