داستان ترسناک تسخیر در جنگل: ماجرای راننده کامیون و پسر تسخیر شده.

Описание к видео داستان ترسناک تسخیر در جنگل: ماجرای راننده کامیون و پسر تسخیر شده.

داستان ترسناک: اسم من سبحان است. من راننده کامیون هستم و داستانی که می‌خوام براتون تعریف کنم،به یال۱۳۹۱ مربوط میشه. تو اون سال تصمیم گرفتم، بعد بردن باری که داشتم اونو از بندرعباس به شمال، می‌بردم، به یزد برگردم و همراه زنم فائزه و پسر ۵ ساله ام فرید، دو سه روزی برای عوض کردن آب و هوا به شمال برم. برای همین دو روز بعد اینکه برگشتم یزد، همراه زن و بچه‌ام حرکت کردیم.ابتدا از راه مشهد به زیارت رفتیم و از اونجا به چالوس سفر کردیم. وقتی به چالوس رسیدیم، هوا تاریک شده بود و مجبور شدیم توی جنگل و کنار جاده، چادر بزنیم. همسرم گفت: کمی از جاده فاصله بگیریم و به طرف داخل جنگل بریم. قبول کردم و بالاخره داخل جنگل چادر زدیم، اما همین که شام خوردیم، متوجه شدم، پسرم که در حال بازی کردن کنار چادر بود، حالا نیست و از اونجا بود که اتفاقات عجیب و غریب و ترسناک شروع شد و..‌


لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastandarretars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های واقعی ترسناک که ارسالی از سنت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • داستان ترسناکی پیرمردی که رئیس اجنه ب...  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretars


ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان‌ ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
ماجراهای ترسناک واقعی
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان ترسناک کوتاه
داستان ترسناک فارسی
داستان های ترسناک ماورایی


#داستان_ترسناک_واقعی
#داستان_وحشتناک
#ارواح
#جن
#ماوراء_الطبيعة

Комментарии

Информация по комментариям в разработке