توقع و انتظار

Описание к видео توقع و انتظار

چشمداشت و توقع
اوحدی مراغه‌ای شاعر قرن هفتم ﻫ.ق می‌سراید:
تا این دمم زِ مالی و جاهی توقعی از کس نبود هیچ و کنون هم به سر شود
او معتقد است که بهترین راه زندگی بی‌توقعی است و نمی‌بایست از هیچ‌کس و هیچ‌چیز توقع و انتظاری داشت.
فیض کاشانی، شاعر و عارف دوره صفویه نیز با او هم عقیده بوده و بسیار زیبا و واضح می‌گوید: فقط از خداوند باید چشم یاری و محبّت داشته باشیم و تنها اوست که قابل اعتماد و وفاداری است:
غیر خدا هیچ‌کس مونس جان تو نیست دست توقع بکشْ فیض، ز خیر کسان
و از آن طرف در کلام خداوند می‌خوانیم که:
خداوند از ما محبّت پایدار می‌خواهد نه قربانی. او خواهان هدایای سوختنی ما نیست بلکه از ما توقع دارد که او را بشناسیم.
خواجوی کرمانی نیز از بی‌وفائی دیگران و روزگار گله داشته و می‌گوید می‌بایست از همه چیز دل بُرید و توقع نداشت زیرا که در هیچ‌چیز ثبات و پایداری نیست همان‌گونه که عمر ما نیز کوتاه است و گذران:
در وفا چشم ندارم که ثباتت باشد که توقع نتوان داشتن از عمر، ثُبات
حافظ در همین رابطه می‌گوید:
مَگذران روز سلامت به ملامت حافظ چه توقع ز جهان گذران می‌داری؟
داوود نبی می‌گوید: من همیشه از خداوند انتظار کمک دارم، او مرا از خطر می‌رهاند.
پس می‌بینیم که تنها می‌بایست از خداوند توقع یاری داشته باشیم و کسی را که دوست خود می‌پنداریم تنها باید به او محبّت و عشق بورزیم و چشم خدمت از او نداشته باشیم همان‌گونه که سعدی در گلستان می‌گوید:
گفت ای برادر چو اقرار دوستی کردی، توقع خدمت مدار.
و در دیوان غزلیاتش نیز می‌گوید:
طمع از دوست نه این بود و توقع نه چنین مکن ای دوست که از دوست جفا نپسندند
هم‌چنین متذکر می‌شود شخصی که رفتاری ناشایست و نادرست درپیش گیرد نبایستی از دیگران و روزگار توقع نیکی و محبّت داشته باشد:
چو بیداد کردی توقع مدار که نامت به نیکی رود در دیار
http://www.shadkami.org/
[email protected]
Facebook:   / shadkami.org  

Комментарии

Информация по комментариям в разработке