روایت واقعی : شبونه راه افتادم تا خالمو ...

Описание к видео روایت واقعی : شبونه راه افتادم تا خالمو ...

به جذابترین کانال داستانهای واقعی خیانت ، خیلی خوش اومدین 🌹

خالم از همون اول مثل مادر بود برام ، چون اون منو بزرگ کرده بود ، ولی وقتی فهمیدم داره با خودش چیکار میکنه و بهم نمیگه ، منم شبونه راه افتادم تا....

من نیلوام داستان سرایی رو خیلی دوست دارم 😍 و قراره یک روز در میون یک داستان واقعی خیانت و در کانال یوتیوب*راوی سرا* براتون منتشر کنم😉
پس اگه به این سبک داستانهای واقعی خیانت علاقه مندین حتما کانال رو سابسکرایب کنین و زنگوله رو هم فعال کنین تا از جدیدترین داستانها با خبر شین❤️☺️

داستان واقعی : خالم زنگ زد و دارم از شه... میمیرم بیا و...
   • داستان واقعی : از دستش ندید فوق العاد...  

داستان واقعی : طاقت نیاوردم وقتی عکس ک... خالمو دیدم..
   • وقتی عکس ک.... خالمو دیدم ... #داستان...  

داستان واقعی : خالم از دخترش خیلی حرفه ای بود...
   • داستان واقعی : پیشنهاد خودم به شدت جذابه  

داستان واقعی : وقتی رفتم خونه ی خالم تو وضعی دیدمش که...
   • خاله ی خوشگلم بهم زنگ زد و گفت... #دا...  

#داستان_واقعی
#پادکست
#داستان
#حکایت
#قصه
#خیانت
#داستان_صوتی
#داستان_های_واقعی
#داستان_زندگی
#داستان_کوتاه
#داستان_های_واقعی_کوتاه

داستان
حکایت
داستان واقعی
پادکست
داستان کوتاه فارسی
داستان کوتاه
داستان صوتی
داستان عاشقانه
داستان خیانت
داستان زندگی
کتاب صوتی
داستان جنایی
رمان
رمان صوتی
داستان صوتی
بوستان

Комментарии

Информация по комментариям в разработке