پرونده جنایی قتل همسر برای رسیدن به عشق ممنوع

پرونده جنایی قتل همسر برای رسیدن به عشق ممنوع



29 آذر سال 98 خبر قتل زن جوونی به بازپرس ویژه قتل تهران اعلام شد

تحقیقات نشون میداد این زن به خاطره مسمومیت توسط شوهرش به بیمارستان منتقل شده
اما چن دیقه بعد از ورود به بیمارستان این زن دچار ایست قلبی شده و جونشو از دست داده

بعد فوت این زن مسئولین بیمارستان به پلیس 110 مرگ این زن جوونو که کاملا مشکوک به نظر میرسید رو گزارش دادن
شوهره این زن میگفت که همسرش قرصای گیاهی مصرف میکرده و احتمالا این مسمومیت به خاطره همون قرصاص

به خاطره مشکوک بودنه مرگه این زن
جسد با دستور بازپرس به پزشکیه قانونی منتقل شدو قرار شد شوهره این مورده بازجویی قرار بگیره

این مرد اصرار داشت که همسرش داروی گیاهی مصرف میکرده و علت مرگشم قطعا زیاده روی تووی مصرفه این قرصا بوده

به سرعت پلیس خونواده این زن رو هم به اداره آگاهی احضار کرد تا دامنه ی تحقیقاتشو بیشتر کنه

اما خونواده ی این زن میگفتن
تا به حال دخترشون قرص گیاهی برای لاغریش استفاده نکرده

پدره این دخترم میگفت این دخترشو شوهرش باهم دختر عمو پسرعمونو 5 سال پیش باهم ازدواج کردن

در ادامه ی تحقیقات پلیس به محل کاره این زن جوون رفتو شروع به تحقیق از همکاراش کرد

توی این تحقیقات مشخص شد که این زن مدتی بوده که به همسرش مشکوک شده بوده و حس میکرده با زنه دیگه ای در ارتباطه

برای همین توی ادامه ی تحقیقا مامورای پلیس به محل کاره این مرد رفتنو تحقیقای خودشونو از سر گرفتن

همکارای این مردم میگفتن
افشین ویزیتوره این شرکته و چنبار تاحالا گفته بود که از زندگیش خسته شده و دوست داره همسرشو بکشه

هرچی تحقیقات جلوتر میرفت شکه پلیس به افشین بیشتر میشد
تا جایی که به بازپرس خبر رسید افشین دست به خودکشی زده
افشین با خوردنه چنتا قرص سعی داشت خودشو بکشه ولی به موقع توسط خونوادش به بیمارستان منتقل شده بودو زنده موند

بعد مرخص شدنه افشین از بیمارستان
به سرعت توسط مامورای اگاهی بازداشت شدو به اداره آگاهی منتقل شد
افشین میگفت انقدر از مرگ همسرم ناراحتم که میخواستم خودمو بکشم که زودتر برم پیشش
با وجوده این حرفای افشین بازپرس اما دستوره ادامه تحقیقات ازشو صادر کرد

افشین33 ساله چند روزی رو توی بازداشت بود تا اینکه بعده 20 روز بلخره شروع به اعتراف کردو راز قتل همسرش آیدا رو فاش کرد

افشین میگفت چن وقتی بود که با یه دختره دیگه به اسمه مهناز آشنا شده بودم
چون میترسیدم رابطشو باهام به هم بزنه بهش نگفته بودم متاهلم

من حتی ازش خواستگاهی کرده بودمو بهش قول ازدواج داده بودم

خیلی وقت بود که من توی زندگیم با آیدا مشکل داشتمو میخواستم طلاقش بدم
ولی آیدا اصلا راضی به جدایی نمیشد
آیدا قبله من یه بار قرار بوده با یکی ازدواج کنه اما نامزدیشون به هم خورده بود
برای همین از حرف مردم میترسیدو نمیذاشت از هم جدا شیم

چن وقتی گذشتو دیدم هیچ راهی برای خلاص شدن از دسته ایدا ندارم
واسه همین تصمیم گرفتم بکشمش
برای همین چنتا قرص برنج گرفتمو پودرشون کردم و ریختم توی کپسوله مسکن
آیدا مدام سر درد میشد
وقتی بهم گفت یه قرصه سردرد بهم بده
منم این قرصو بهش دادم
وقتی قرصو خوردو حالش بد شد با تاخیر رسوندمش بیمارستان که مطمئن باشم که میمیره
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

🔴 لینک سابسکرایب:
   / @jenayigram  

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن:   • من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میار...  
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم:   • مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن ...  
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران:   • پرونده جنایی تنها قاتل زن سریالی ایرا...  
📽️خفاش شب:   • پرونده جنایی خفاش شب غلامرضا خوشرو |ق...  
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
:   • بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی  

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

#داستان_واقعی
#پرونده_جنایی_ایرانی
#قتل

Despair and Triumph by Kevin MacLeod is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 license. https://creativecommons.org/licenses/...

Source: http://incompetech.com/music/royalty-...

Artist: http://incompetech.com/