کانون تبلیغاتی جوزف گوبلز | جوزف گوبلز که بود و چه کرد؟

01:54 روزهای نخست
06:43 نور، دوربین، حرکت
09:20 زندگی شخصی و اجتماعی
12:58 به یهودی ها رحم نکنید
18:17 نزول به جنون
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
#جوزف_گوبلز #هیتلر #جنگ_جهانی_دوم
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
پل جوزف گوبلز در 29 اکتبر 1897 توی یه شهر کوچیک در حومه ی دوسلدورف آلمان به دنیا میاد.پدرش، فریتز کارگر کارخونه است ، مادرش هم خونه داره و از او اون و چهار تا خواهر و برادرش نگهداری می کنه. خانواده ش اونقدری پول و پله ندارن اما اونُ به یه دبیرستان خصوصی پسرونه ی کاتولیک می فرستن. جوزف با یه معلولیت توی یکی از پاهاش به دنیا اومده که با عمل جراحی هم حل نمیشه و یه پاش برای همیشه کوتاه تر از اون یکی باقی می مونه.مشکل دیگه اش هم ریه های همیشه ملتهبش هستن که باعث میشن همیشه مریض باشه.این اوضاع جسمی، نگاهشُ به دنیا عوض می کنه و باعث اینه که جهان و ساز و کارشُ ناعادلانه ببینه اما وقت و انرژی خودشُ می ذاره روی مطالعه و گرفتن نمره های خوب. معلولیت باعث معافیتش از سربازی در طول جنگ جهانی اول میشه و با بورسیه ی تحصیلی ای که می گیره به دانشگاه هایدلبِرگ میره. سال 1921 ئه که مدرک دکترای فلسفه شُ می گیره و توی این دوران، یاغی وار آموزه های کلیسای کاتولیکُ کاملا رد می کنه. اون خودشُ فیلسوف و متفکر بزرگی میدونه ولی بقیه باهاش هم عقیده نیستن.آدم پر سر و صدا و صریحیه و دنبال جلب توجهه. به شدت یهود ستیزه و نظریاتش به حدی نفرت انگیزه که هیچ ناشری حاضر نیست کتاب هاشو چاپ کنه. اینه که نشریه ی خودشُ راه می ندازه تا حرفاشُ اونجا بزنه اما بازم تعداد کمی از مردم به چیزایی که اون می نویسه علاقه دارن. پس چیزی که تا اینجا ازش می بینیم، یه معلم و نویسنده ی کوتاه قد آسیب دیده و شکست خورده است. همه ی چیزهایی که گفتیم باعث میشه که توی 27 سالگی یعنی سال 1924 به حزب نازی بپیونده.آلمان توی این دوران اصلا اوضاع خوبی نداره و چند سال بعد از پایان جنگ جهانی اول، به زمین و زمان بدهکاره و اقتصادش هم دچار رکوده. همین جای ویدیو بگم که مجموعه ی دو شماره ای سرجوخه ای که پیشوای آلمان شدِ ژو پادکستُ از دست ندین. اگه از این ویدیو هم خوشتون اومده حتما لایکش کنید و برای حمایت از ما، با دوستانتون به اشتراک بذارید. دمتون گرم.
نازی ها توی این وضعیت میان وسط کارزار و قول میدن که اوضاع کشورُ درست کنن.بالاخره زمانی که نازی ها برای خودشون سر و سامونی می گیرن و دور هم جمع میشن و میتینگ هایی می ذارن، زمینه برای دیده شدن گوبلز فراهم میشه. با خونده شدن آثار گوبلز، نازی ها به این نتیجه می رسن که اون ساخته شده برای انجام پروپاگاندای حزب تا افراد بیشتری ترغیب بشن برای عضویت در حزب نازی. این مرد اونقدری توی کار خودش خوبه که کار هیتلرُ بعد از رسیدنِ به قدرت آسون می کنه و ژوزف گوبلز به مقام وزیر تبلیغات منصوب میشه. باور نکردنیه! یه شبه از یه آدم نسبتا بیکار تبدیل بشی به وزیر مملکت! خیلی شبیه به امروز مملکت خودمونه که مثلا یارو از هیچ می رسه به وزارت آموزش و پرورش اما فرق بزرگش اینه که حتی توی ساز و کار نازی ها هم شایسته سالاری بوده اما توی مملکت ما... . بی خیال! بهتره که به قصه ی امروز خودمون ادامه بدیم. بله زندگی یهویی برای گوبلز معنادار میشه و اون از این بابت خودشُ مدیون آدولف هیتلر می دونه. هیتلر به گوبلز وظیفه ی سانسور همه ی رسانه هایی رو میده که ممکنه حرفشون در تضاد با ارمان های نازی باشه. جوزف هم دستور سوزوندن کتاب ها رو صادر می کنه. اولش نویسنده های خاصی هدف این حمله ان اما کم کم همه جور کتابی سوزونده میشه. خب سوزوندن کتاب های کمونیستی و مارکسیستی منطقی به نظر میرسه اما آروم آروم به نظر می رسه که گوبلز داره با حسادتی که از قبل توی خودش داره از همه ی اون نویسنده هایی که یه روزی جلوشون تحقیر شده، حالا با سوزوندن کتاب هاشون انتقام می گیره.حالا فرمون دست اونه و طعم کنترل تبلیغاتی به دهنش مزه کرده.
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
لینک سابسکرایب: shorturl.at/ptFI6
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
لینک ویدیوی قبل:    • رازهای ناگفته 11 سپتامبر 2001  
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
منبع موزیک: Audio library
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
سلام به همه ی کسایی که تاریخ ایران و دنیا همیشه یه گوشه از ذهنشونو درگیر می کنه.من محسن ادهم هستم،اینجا ژو پادکسته و خیلی خوشحالم که این ویدیو رو برای دیدن انتخاب کردی.امیدوارم که درست اومده باشی سر وقت چیزی که دنبالش می گردی و جواب سوال یا کنجکاوی تاریخیت رو هم همینجا پیدا کنی.رشته ی تحصیلی من مدیریت صنعتی بوده اما علاقه ی همیشگیم به تاریخ ایران و جهان باعث شده که توی یوتیوب فعال بشم و ماجراهای تاریخی رو که دنبال می کنم با شما به اشتراک بذارم.سعی می کنم از تاریخ ایران باستان و تاریخ معاصر ایران به شکل مختصر و مفید برات بگم و با هم به سفرهای تاریخی به سراسر دنیا بریم. دلم می خواد این پادکست تاریخی یه پادکست فارسی خوب باشه و بتونه با شما ارتباط برقرار کنه.راستش اینجا همه چی بستگی به کامنت های شما داره و حمایتتون می تونه دلگرمی بزرگی به من و دوستام بده برای بهتر و بهتر شدن ژو پادکست.پس یادت نره که ژو پادکست رو سابسکرایب و این ویدیو رو هم لایک کنی و توی کامنت ها برام بنویسی که نظرت در مورد همین ویدیو که دیدی چی بود و در ادامه ش دوست داری در مورد چه ماجرایی برات ویدیو بسازیم؟ دمت گرم که ژو پادکست رو انتخاب کردی.