I AM THE KEY - MinaMiiM

I AM THE KEY - MinaMiiM

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

Filmmaker, editor, and poet: Mina Hosseinabadi
Music: Zia Saharkhiz

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

اقتباسی شاعرانه از سوره کلید حمد

گفت : کلیدم
قبل از هر کلامی
گفت : کلیدم
بچرخانی ام در پیچیده ترین قفل های جهان
کلیدم به ثانیه باز می شوم
باز می شود
آخر من شاه شده به تمام کلیدهای جهان، کلیدم
فرقی نمی کند تو را به کدامین در قفل کرده اند
!نترس
من
شاه ِ
کلیدهای جهان
بچرخانی ام در پیچیده ترین قفل های جهان
باز می شوم
باز می شوی
باز می شود
اما
یادت هست؟
به یک اسم قسم خورده ام ای اند اید ؟
اسمش چه بود؟
هر آنچه بود به مهر
در مهر
بانی شده بود به مهر
و
(خدا می خندد بلند)

به نامت که نامت جهانی ست در عشق و مهر
حواست هست؟
کجایی؟
و
روبروی چشمانم به یک دف
بشکن می زند
بیدار می شوم

کجایی؟

من
یادم
هست
که
فراموشی
در
ذاتم
راه
ندارد
تو یادت هست؟

و
بعد ماه دف می زند
و
تمام شب های جهان را از رحمتی عظیم
حریر می کند به تن ستارگان
و
یکدفعه زمین از یک به آسمان نهم می رود

من یادم هست

من نام خودم را گذاشتم رحمت
تو چه می خوانی ام؟
…
من گیج می شوم، می پرسم
من؟
او؟
آنها؟
یا من؟
…
تو را می گویم؟
تو چه می تفسیرانی ام؟
….
من یادم هست
یکبار
اما
خیلی
عمیق
حتی شاید
تا به این اندازه
در این لحظه
هوش به یار نبوده ام
اما
یادم هست
که
میان همهمهٔ هزاران تفسیر
در میان دالان حرف های تو در تو
اما تمام، حول تو می چرخید
من
خیلی ساده
نشستم روی یک صندلیِ گردان
گفتم
نام تو عشق است
نه
بگذار دقیق تر بگویم
گفتم:
من احساس می کنم نام تو عشق است

و
بعد
همان لحظه تو گفتی
به نام عشق که مهربان و رحیم است
…
صبر کن!
رحیم یعنی چه؟
…
اما تو ادامه می دهی
و
می گویی
شکر
…
و
باز من می گویم
رحیم یعنی چه؟
اما
تو
مشعوف به زیبایی یک لحظه
در یک نگاه
و
در یک کلام
به من می گویی:
گوش کن!
چه ترکیبِ ظریف ِ پر از مهری ست:
زیبایی شکر
و
صدای مولانا آمد و تمام اتاق را پر کرد:
من شکر اندر شکر اندر شکرم
من گفتم:
این نگاه عمیق تو به کجاست؟
تبدیل شدی
به
هزاران پروانهٔ زرد
و
گرد شمعی که در سماع می لرزید
رقصیدی
و
گفتی
که
من نام این شعله را گذاشته ام قلب
و
بعد همان لحظه
موم به اشک ریخت بر دستم
اما
سفید
بود
مهربان بود
و
رحیم
گفتم : گفتی رحیم یعنی چه؟
گفتی:
صاحب
مالک
عاشق
به روز ِ عشق
و
بعد
دست هایم را دیدم برای اولین بار
که تسلیم وار

بیا بالا!
فریاد می زدند : فقط تو!
فقط تو!
فقط تو!
من ایستاده بودم
اما
عزیزی در سجده از هوش رفت
و
تو
گفتی
نترس!
دارد می رقصد

و
بعد
دست هایم را بلند کردی
بلند
بلند
بلند
شبیه بازوهای بلند خودت
و
من
توانستم تمام کرهٔ زمین را یکجا بغل کنم

کمی نا آرام بود زمین
داشت دل دل می کرد
اما
من به او گفتم
دل به دل راه دارد
گفتم بیا با هم شعر بخوانیم

اما
تو
می دانی
خود ِ تو می دانی
که در من شعری نبود
تو سرودی
گفتی بگو:
که ما را ببر به همان سمتی که باید برویم

ایاک
ایاک
نستعین بود که من ایستادم
به سمت عشق

سهراب گفته بود
همیشه عاشق تنهاست
اما عاشق
همیشه دل هزار ماهی زرد ما را به رقص می خواند مدام

سهراب کنار حافظ نشست
و
:گفت
حافظ! عشق صدای فاصله هاست
و
حافظ خندید
گفت
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی سهراب از میان برخیز

و
:سهراب گفت
هوای حرف تو آدم را
عبور می دهد از کوچه باغ های حکایات


ما را ببر به راه
راه ، مسیر، لذت


و
تو
خدایا
تمام این مدت
در تمام این اتفاقات
عاشق
بودی

🖐️❤️✨
A poetic adaptation of Surah key (Hamd)




said: I am the key


Before any words
said: I am the key

It opens in seconds


Twist me in the most complex locks in the world

I am the key
I open in seconds
you open

it opens

After all, I am the king of all the keys of the world
I am the key

It doesn't matter which door they lock you in

do not be afraid

I am the King of the keys of the world

Twist me in the most complex locks in the world

I will open

you open

.......


With sincere thanks and with all my heart to those who have been and will be placed in my path so that poetry can grow in my heart. All my loved ones, friends, colleagues, and even those I don't know in appearance, but my soul knows them. It is as if the whole earth and sky with all its parts are cultivating my poetry with great love like a teacher. Thank You

#poetryfilm
#persianpoetry
#cinema
#shortfilm
#عشق
#film
#experimental