غزل شماره 18 از حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری

Описание к видео غزل شماره 18 از حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری

با صدای ایراندخت
یغمای خشتمال نیشابوری از آن گروه شاعرانی است که به جای معماری کلمات و تلاش در جهت پیشبرد هندسه شعر خویش، با ستیزی راستین، معماری عواطف خود را اعلام می دارد و بی باکانه در زبان رخنه می کند. شاعر کلاسیک فراوان است، اما ستیزه گر جرأتمند کم ظهور کرده است. و در این میان حیدر یغما، از دل به دریا زدگانی است که هیچ رسمیتی برای شعر و زبان قائل نیست و این کار را نه بخاطر گریز از تعهدات شاعر نسبت به زبان انجام می دهد، بلکه برای دور ماندن از توقف است که مرتکب چنین رخنه و رسوخی می شود. انسان شاعر، اگر نه در عرصه عمل، در عالم خیال و در خانه زبان باید جرأتمندترین مردم زمانه خود باشد. مواجهه با چنین مضمونی، رویارویی با هیچ واژه ای و غرق شدن در هیچ گردابی از گرداب های زبان نباید او را وحشتزده کند. چنین شاعری که در روزگار ما به ندرت یافت می شود، هیچ گاه مضامین خود را صیقل نمی دهد، کلمات خود را برنمی گریند، و تا کشاکش و جدالی بدوی و عتیق در اعماق ذهن و ضمیرش اتفاق نیفتاده است،خود را برای اعلام آن آماده نمی کند
در این ویدئو غزل شماره 18 از حیدر یغما شاعرزحمتکش و خشتمال و با صفای نیشابوری رو برای شما عزیزان آماده کردیم امیدوارم خوشتون بیاد .
با صدای ایران بانو _ ایران دخت _ ایراندخت
دیگر غزلیات این شاعر:
   • غزل شماره 1 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 2 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 3 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 4 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 5 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 6 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 7 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 8 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 9 از حیدر یغما شاعر خشتمال ...  
   • غزل شماره 11 از حیدر یغما شاعر خشتمال...  


متن شعر :
دیده خونبار را گفتم: دمی آخر بخواب / گفت: خواہش کی بَرد افتاده در دریای آب؟
خانه دل مشتعل شد از گُل روی نگار / چون کند ؟ گر دیده بر صورت نیفشاند گلاب؟
صاحب علم و خرد ، هرگز نگردد هرزه گوی / چشم هوش آخر نباید داشت ، از مست شراب
هر که خواهد صلح و آسایش ، رود از کوی عشق / بیم جان نبود برای رهروان انقلاب
ساده اول می نماید زلف پرچین بُتان / لیک مشکل کس بَرَد جان، زین ره پرپیچ و تاب
دین و دل گر شد فنا ، خوش باش و دل غمگین مدار / آنچه از کف می رود ، آباد یغما یا خراب


#farsi_ghazal
#شعر
#حیدر_یغما
#یغمای نیشابوری
#غزل
غزل فارسی

Комментарии

Информация по комментариям в разработке