گلهای رنگارنگ ۵۷۸ – سه‌گاه (Golhaye Rangarang)مرضیه، سیاوش، تجویدی، جلیل شهناز|Sazo Avaz

Описание к видео گلهای رنگارنگ ۵۷۸ – سه‌گاه (Golhaye Rangarang)مرضیه، سیاوش، تجویدی، جلیل شهناز|Sazo Avaz

گلهای رنگارنگ ۵۷۸ – سه‌گاه (Golhaye Rangarang)مرضیه، سیاوش، تجویدی، جلیل شهناز|Sazo Avaz

Subscribe!    / @sazoavaz3021  

متن ترانه (Lyrics)
(پژمان بختیاری)

گذشت آنکه دلم در شکنج موی تو بود
گذشت آنکه جهان پر ز گفتگوی تو بود
گذشت آنکه سراپای من ز جذبه‌ی شوق
بسان آینه مجذوب روی و موی تو بود
خبر نداشتی ای آب زندگانی من
که مرگ تشنه‌لبی بر کنار جوی تو بود
بسان صورت دیوار چشم حسرت من
به هر طرف که روان می‌شدی بسوی تو بود
خدای عشق من و آرزوی من بودی
چه سود که آرزوی من نه آرزوی تو بود

============================================
(شهرآشوب)

ما ز درمان دل ریش گذشتیم و گذشت
وز سر زندگی خویش گذشتیم و گذشت
ز کم و بیش جهان گوشه غم ما را بس
که ز سودای کم و بیش گذشتیم و گذشت
اگر بر دل من عشق و وفا داد، خدا داد، خدا داد
اگر مهر تو را بر دل ما داد، خدا داد، خدا داد
مگو حکم قضا بود، که این کار خدا بود
چه سازم که نصیبم، همین رنج و بلا بود
اگر بر دل من عشق و صفا داد، خدا داد، خدا داد
اگر مهر تو را بر دل ما داد خدا داد، خدا داد
مگو حکم قضا بود، که این کار خدا بود،
چه سازم که نصیبم، همین رنج و بلا بود
تو را دیدم و دنیا دگر از چشم من افتاد،
که با یاد توام مهر جهان می رود از یاد
شوم از تو جدا تا کی، نترسی ز خدا تا کی
جفا دیده وفا کردم، تحمل به بلا کردم
آتشم مزن به جان خدایا، شد بهار من خزان خدایا
چه کنم به چه کس گویم؟ غم عشق و جدایی را
چه کنم که خدا بخشد، به تو عشق خدایی را
ای خدا مرا ز غم رها کن، درد بی‌دوای من دوا کن

چه کنم به چه کس گویم؟ غم عشق و جدایی را
چه کنم که خدا بخشد، به تو عشق خدایی را
ای خدا مرا ز غم رها کن، درد بی‌دوای من دوا کن
اگر بر دل من عشق و صفا داد، خدا داد، خدا داد
اگر مهر تو را بر دل ما داد، خدا داد، خدا داد
مگو حکم قضا بود، که این کار خدا بود
چه سازم که نصیبم، همین رنج و بلا بود

============================================
(نادر نادرپور)

چه شد که ماه مراد از کرانه‌ای نرسید
شبی رسید و حریف شبانه‌ای نرسید
از آن که نام خوشش نقش لوح گردون بود
به دست خاک نشینان نشانه‌ای نرسید
چگونه ریخت شفق خون روشنایی را
که پای صبح به هیچ آستانه‌ای نرسید
چنان ز پنجە بیداد شور نغمه گریخت
که بانگ چنگ به داد ترانه‌ای نرسید
غبار غصه بر آینه‌ها فرود آمد ولی
نسیم نشاط از کرانه‌ای نرسید
مرا به پاس وفا پایمال دشمن کرد
به دست دوست به از این بهانه‌ای نرسید

============================================
(حافظ)

خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن
غم دل چند توان خورد که ایام نماند
گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن

Комментарии

Информация по комментариям в разработке