قرائتی / خداشناسی، از راه شناخت نعمت ها 2 آبان 98

Описание к видео قرائتی / خداشناسی، از راه شناخت نعمت ها 2 آبان 98

موضوع: خداشناسی، از راه شناخت نعمت ها
1- مهارت آموزی دانش آموزان در مدرسه
2- وجود ما، بهترین دلیل وجود خدا
3- شناخت برخی امور مادی از طریق آثار
4- توجه به نعمت شیر مادر برای نوزادان
5- نقش مادر در صفات نیک و بد فرزند
6- شناخت ارتباط اجزای طبیعت، راه خداشناسی
7- دادن و ندادن نعمت ها، بر اساس حکمت الهی

دانلود صوت برنامه:
http://gharaati.ir/pic/sound/darsha/9...

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
جلسه قبل بحثمان در مورد این بود که عزیزان دبیرستانی حتی راهنمایی و دانشجو در کنار درسهایی که می‌خوانند، سعی کنند درس مفید بخوانند و مهارتی داشته باشند، بعد از جلسه یکی از مدیران مدارس گفت: ما در مدرسه‌مان این کار را کردیم.
1- مهارت‌آموزی دانش‌آموزان در مدرسه
این مسأله مهارت را هم مقام معظم رهبری رویش عنایت دارند هم هیأت دولت و وزیر آموزش و پرورش و همه دلسوختگانی که می‌بینند مملکت قفل شده از تحصیل کردگان بی مهارت، چون تحصیل کرده ولی مهارت ندارد، آنوقت چون مهارت ندارد، شغل ندارد. چون شغل ندارد، پول ندارد، چون پول ندارد ازدواج نمی‌کند و چون ازدواج نمی‌کند، بچه‌دار نمی‌شود. یعنی همه مشکلش این بی مهارتی است. تهران چند مدرسه اینطور شده است؟ دو سه تاست یا صد تا دویست تا، آقای صحرایی...
همین ده مدرسه هم نگاه به کمی‌اش نکنید، چوب کبریت یک ذره گوگرد بیشتر ندارد ولی اگر مدیریت شود همین یک ذره گوگرد وصل به گاز می‌شود. گاز وصل به غذا می‌شود. غذا وصل به انسان می‌شود و انسان وصل به خدا می‌شود. یعنی چوب کبریت تا خدا پیش می‌رود. خیلی خوب دست شما درد نکند. ولی خوب دیر شده است. بعد از چهل سال یاد مهارت افتادیم دیر شده است.
یک شوخی هم بکنم. می‌گفت: یک پسر دارم نابغه، گفت: نابغه؟ گفت: بله. گفت: چه می‌کند؟ گفت: بیست ساله شده حالا به بابایش می‌گوید: مامان. حالا ما هم یکسری جاها دیر شده است. ای کاش از روز اول این قصه جدی بود. ما به عنوان اینکه گفتیم این کار تأیید شود. آخر بعضی وقت‌ها یک کاری را می‌گویند: نمی‌شود، نمی.. البته خوب مدارس هم فرق می‌کند. یک مدرسه ممکن است بگوید: اتاقمان تنگ است. ریزش دارد. گاز نداریم، آب نداریم، مشکلات.. همه را نباید به هم نگاه کرد، ممکن است یک مدرسه بتواند این کار را بکند و یک مدرسه نتواند این کار را بکند. ولی اگر یک مدیر بخواهد، می‌تواند. من یک شعار دارم، این شعار را حفظ کنیم. از یک بازاری راه گرفتم. می‌گفت: هرکاری را بخواهید بکنید راهش را پیدا می‌کنید. هرکاری را نخواهید بکنید بهانه‌اش را پیدا می‌کنید. آموزش و پرورش و دانشگاه بخواهد. اگر بخواهد می‌تواند انجام بدهد. یک خبر خوشی برای شما از پادگان‌ها بگویم. پادگان‌ها هم جناب آقای سرلشگر باقری به این فکر افتادند و بخشنامه کردند که حدود یک میلیون سربازی که در پادگان‌ها هستند، در این دو سال یک مهارتی یاد بگیرند که وقتی بیرون می‌رود دیگر مشکل شغلش چند درصدی حل شده باشد. این کار در ارتش و سپاه هم بخشنامه شده و از ایشان هم تشکر می‌کنم. کسی نیستم ولی به عنوان یک آدم و انسان تشکر می‌کنم. من مسئولیتی ندارم. چون این کار نفع ملی بود و مربوط به فرد و جای خاصی و شهر خاصی و مدرسه خاصی نبود، گفتیم: تلویزیونی باشد. وگرنه ممکن است مدارس دیگر هم باشند ولی اجمالاً جرقه این کار بخورد، خوب است.
2- وجود ما، بهترین دلیل وجود خدا
اما بحث خداشناسی، ما در بحث خداشناسی از آن روضه‌های قدیمی می‌خواندیم که هم بچه ده ساله بفهمد هم برای یک دبیر مفید باشد. خداشناسی، ما می‌گوییم که همه مردم، چه کسی است که خدا را قبول ندارد، چه کسی است که قبول ندارد، این قبول دارد که ما که هستیم. اگر کسی درباره‌ی خدا شک کرد، فوری نگاه به خودش کند، شک داری؟ به خودت نگاه کن. من هستم یا نیستم؟ بله هستم. سؤال 2: خودت، خودت را ساختی؟ نه، اگر خودم خودم را می‌ساختم طوری می‌ساختم که پیر و مریض نشوم. تیزهوش باشم. پس 1- من هستم، 2- خودم، خودم را نساختم. 3- هر دستی مرا ساخته او خداست. خدا شناسی در ده ثانیه. در یک دقیقه خداشناسی بگویم.
انسان را همه قبول دارند که این انسان از یک نطفه است، [پای تخته می‌نویسند] اسپرم، نطفه از غذایی است که پدر و مادر می‌خورند. غذایی که پدر و مادر می‌خورند نطفه می‌شود این غذا از موادی است که قدیمی‌ها می‌گفتند: عناصر اصلی چهار تاست، آب و خاک و باد و آتش، امروز می‌گویند: ... [سر و صدای زیاد از تخته] دو تا ترکیب می‌شود آب می‌شود. دو تا ترکیب می‌شود نمک می‌شود. چند تا ترکیب می‌شود برنج می‌شود. پس ذرات ماده، ذرات ماده ترکیب می‌شوند غذا می‌شوند. چکیده غذا نطفه می‌شود، نطفه هم انسان می‌شود. این خط سیر را همه قبول دارند. حتی آنهایی که خدا را قبول ندارند تا اینجا می‌آیند. سؤال این است که آیا این ذرات که شما می‌گویید: ترکیب می‌شوند و غذا می‌شوند، اینها ترکیب می‌شوند غذا می‌شوند. این ترکیب با نظم است یا بی نظم است. این را می‌پرسیم. ذرات ماده که ترکیب می‌شوند و غذا می‌شوند بی نظم است یا با نظم است. هیچکس نمی‌گوید: بی نظم است. یعنی الآن می‌گویند: سیب زمینی چند درصدش قند است، چند درصدش نشاسته است. تمام این چند درصدها مشخص است. می‌گویند: با نظم است. می‌گوییم: اگر با نظم است، هرچیزی که نظم درونش است ناظم می‌خواهد. خداشناسی همین است. انسان از نطفه، همه قبول دارند. خداپرست و منکر خدا، انسان از نطفه است، نظفه از غذاست این را همه قبول دارند. خداپرست و غیر خداپرست، غذا از ماده است، این را هم همه قبول دارند، منتهی بحث این است این ذرات ماده که ترکیب می‌شوند، با نظم است یا بی نظم، اگر بی نظم است، هرجا نظم است ناظم می‌خواهد. این هم یک استدلال یک دقیقه‌ای.

Комментарии

Информация по комментариям в разработке