سرنوشت تلخ و عجیب ابن حر بعد از خیانت به مختار و کشته شدنش

Описание к видео سرنوشت تلخ و عجیب ابن حر بعد از خیانت به مختار و کشته شدنش

عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی، از کسانی است که در جریان واقعه کربلا دعوت امام حسین(ع) برای همراهی را نپذیرفت. عبیدالله ابتدا در کوفه ساکن بود؛ اما پس از قتل عثمان به شام نزد معاویه رفت و پس از چندی دوباره به کوفه بازگشت. او پس از شهادت امام حسین(ع)، از عدم پذیرش دعوت امام پشیمان شد. در قیام مختار ابتدا به قیام‌کنندگان پیوست؛ اما پس از مدتی از صف یاران مختار جدا شد و جزء سپاهیان مصعب بن زبیر در مقابل مختار قرار گرفت.

عبیدالله با قیام مختار ثقفی در سال ۶۶ قمری برای خونخواهی امام حسین(ع)، به نیروهای مختار پیوست و او را همراهی کرد و با ابراهیم بن مالک اشتر به جنگ ابن زیاد رفت. ابراهیم از وجود او در میان نیروهای مسلح خود نگران بود و محرمانه به مختار گفت: «می‌ترسم که عبیدالله بن حر در زمان حساسی مرا تنها گذارد.» ولی مختار به او گفت: «با او نیکی کن و چشم او را به مال پر کن! او دنیاپرست است.» ابراهیم اشتر با او به شهر تکریت رفت و او را مأمور مالیات آن منطقه کرد. و بعد مالیات را در میان همراهان تقسیم نمود و برای او پنج هزار درهم فرستاد. عبیدالله خشمگین شد و اعتراض کرد و گفت ابراهیم، خودش بیشتر برداشته است، در حالی که ابراهیم قسم خورد که چنین نبوده و مجددا برایش پول بیشتری فرستاد، ولی او باز راضی نشد و بر مختار خروج کرد و عهدی که با او بسته بود، شکست و روستاهای اطراف شهر کوفه را غارت و عمال مختار را کشت و اموالشان را گرفت و به بصره نزد مصعب بن زبیر رفت. مختار هم عده‌ای را فرستاد تا خانه‌اش را خراب کردند.[نیازمند منبع]

هنگامی که مصعب بن زبیر برای جنگ با مختار ثقفی حرکت کرد، عبیدالله به او پیوست و در جنگ با مختار ثقفی در سپاه مصعب بود. اما مصعب از وی ترسید و زندانی‌اش کرد. پس از مدتی عبیدالله با وساطت عده‌ای آزاد شد و به جمع‌آوری سپاه پرداخت و سیصد تن جنگجو گردآورد و پس از تکریت به کوفه حمله کرد و کار را بر مصعب بن زبیر دشوار ساخت. سرانجام عده‌ای از سپاهیانش متفرق شدند و او از بیم اسارت، در سال ۶۸ق، خود را به فرات انداخت و غرق شد.[۷]

پانویس
ابن اثیر، الكامل، ترجمه حالت و خلیلی، ۱۳۷۱ش، ج‏۱۲، ص۱۶۹
ابن اعثم، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۶، ص۲۶۹
زرکلی، خیرالدین، اعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ج ۴، ص۱۹۲.
کهف: ۵۱
الفتوح، ابن اعثم کوفی، ج ۵، ص۷۴؛ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص۳۶۵.
حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص۳۶۳، به نقل از مقتل خوارزمی.
زرکلی، خیرالدین، اعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ج ۴، ص ۱۹۲.

Комментарии

Информация по комментариям в разработке