داستان ترسناک احضار اجنه(۱): ماجرای سید جلال و اجنه سرکش.

Описание к видео داستان ترسناک احضار اجنه(۱): ماجرای سید جلال و اجنه سرکش.

داستان ترسناک: اسم من فریبرزه. داستانی که می‌خوام براتون تعریف کنم داستان غم انگیزیه. ما در شهر زندگی می‌کردیم و پدربزرگم روستا زندگی می کرد. علاقه زیادی به پدربزرگم داشتم و از هر فرصتی برای دیدنش استفاده می‌کردم. این علاقه متقابل بود و پدربزرگم که وضعیت مالی خوبی داشت،کمک زیادی به پدرم می‌کرد اما زندگی خوبمون رو، مدیون پدربزرگم بودیم،تا اینکه اون روز لعنتی رسید. اون روز یکی از اهالی روستا به خونمون زنگ زد و گفت:پدربزرگ رو در حالی پیدا کردن که وسط زمین، بیهوش افتاده و حال خوبی نداره. موضوع رو به پدرم گفتیم. من به همراه پدرم، راهی بیمارستان نزدیک روستا، شدیم. وقتی پدربزرگم رو دیدم،وحشت کردم، آخه...


لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنتها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastandarretars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های واقعی ترسناک که ارسالی از سنت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • داستان ترسناکی پیرمردی که رئیس اجنه ب...  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretars


ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان جن
ماجرای جن زدگی
داستان‌های ارواح
داستان های واقعی ترسناک
ماجراهای ترسناک واقعی
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان ترسناک کوتاه
داستان های جن گیری
ماوراء



#داستان_ترسناک_واقعی
#داستان_وحشتناک
#ارواح
#جن
#ماوراء_الطبيعة

Комментарии

Информация по комментариям в разработке