طالقانی از فتوا ناراحت بود و خواست امضایش را پس بگیرد

Описание к видео طالقانی از فتوا ناراحت بود و خواست امضایش را پس بگیرد

شنبه دوازدهم آبان ماه به مناسبت سالگرد آزادی مرحوم سید محمود طالقانی از زندان در سال 57، نشست هم‌اندیشی با موضوع «بازخوانی پرونده بیانیه یا فتوای اعلام مرز با مارکسیست‌ها» در مجتمع فرهنگی آیت‌الله طالقانی برگزار شد.
دراین پست صحبت های محمد محمدی گرگانی در این نشست را می شنوید که شرح مکتب آن نیز در زیر آمده است.

در سال 54 و 55 در بند یک زندان اوین با آقایان طالقانی و هاشمی و ربانی شیرازی بودیم. آیت‌الله منتظری در بند یک زندان اوین همه را دعوت کرد من را هم دعوت کرد. من این را در خاطرات زندان شاه نوشتم و از صفحه 293 مفصل در یک فصل کتابم به نام فتوای نجاست آمده است. هم زمینه‌هایی که موجب شکل‌گیری این فتوا شده بود و هم شرح واقعه را و هم تحلیلش را عرض کردم. من اول واقعه را عرض می‌کنم. بعد تحلیلی که داشتیم آن موقع آقای طالقانی بود عرض می‌کنم. برداشت‌ها متفاوت است. همان زمان هم متفاوت بود. مرحوم آیت‌الله منتظری آمد و ما را دعوت کرد و گفت می‌خواهم مطلبی را بدانید. ایشان ما را جمع کرد و متن فتوا را خواند. متن فتوا مضمونش این بود که مسلمان‌ها باید از مارکسیست‌ها جدا بشوند. این هفت امضا داشت که یکیش هم مرحوم آیت‌الله طالقانی بود. خب من با مرحوم طالقانی قرار می‌گذاشتیم همیشه در حیاط و گفت و گو می‌کردیم. وقتی فتوا را خواندند من از مرحوم طالقانی خواهش کردم آمدیم در حیاط. من به ایشان عرض کردم آقا این تف سربالا بود شما چرا این کار را کردید؟ من عین واقعه را در کتاب نوشتم و سعی کردم با امانت‌داری فرمایشات ایشان را ذکر کنم. و از خودم چیزی ننویسم. من به ایشان گفتم آقا شما با این فتوا چه لطمه‌ای زدید به خودتان و همه ما. این فتوا تف سربالا است. کسی از شما توقع نداره این حرف را بزنید. خب شما حسینی شکنجه‌گر رو نجس ندانستید ولی مثلاً هم یندی خودمان رو می‌گویید نجس است. این‌ها برای مردم زحمت کشیدند. مرحوم طالقانی گفت قبول دارم من کار درستی نکردم. این عین جملاتی است که من نوشتم. گفت اما راستش رو بخوای دیگه حال و توان این که برم با این‌ها بحث کنم ندارم. از دست این‌ها من خسته شدم. تو برو امضای من را پس بگیر. ایشان گفت من نمی‌توانم کاری کنم خلاصه اما پشیمانم. ایشان در زندان سکته کرده بود و در بیمارستان بود و بدن او آمادگی نداشت اما خیلی ناراحت بود. می‌گفت من اشتباه کردم. حتی بعدها هم می‌گفت اسمش را نیاورید که من حالم بد می‌شود. پس اصل این قضیه که فتوا صادر شده و مرحوم آیت‌الله منتظری و مرحوم آیت‌الله طالقانی امضا کرده این اصل بوده است. زمینه‌هایی که بوده یک بحث است. اما یک نکته‌ای هست این که مرحوم طالقانی قبل از آن هم اعتقاد نداشت که اگر کسی مارکسیست هست آن نجس است. برای اینکه نظر ایشان این بود که هرکس به عدالت عمل می‌کند و علیه استبداد عمل کند این عملش اسلامی است. حرفی که بعد از انقلاب هم ایشان زد.پس به لحاظ نظری و بنیاد فکری طالقانی اساساً قبول نداشت این را. ایشان به آیه21 سوره آل عمران اشاره می‌کرد که می‌گوید:« إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ». می‌گفتند که خداوند در این آیه انسان‌هایی را که دستور قسط می‌دهند را در دسته انبیاء گذاشته است. پس ما نمی‌توانیم کسی که به عدالت عمل می‌کند و علیه استبداد عمل می‌کند را کافر و نجس بدانیم. پس به طور طبیعی نمی‌توانست با این فتوا موافق باشد. فقط انقدر مطرح شد که به لحاظ سیاسی چه عوارضی داشت ساواک بیشترین بهره را از این قضیه برد. و حساب شده و زیرکانه به این اختلاف دامن زد. از آن طرف هم متن را آوردند که نگاه کن همان کسانی که شما فکر می‌کردید پشتوانه شما هستند از پشت به شما خنجر زدند. آن طرف هم همین کار را می‌کرد. یعنی با بچه‌های ملی مذهبی هم همین کار را می‌کرد. با بچه‌های مارکسیست هم همین کار را می‌کرد. پس اگر به طور مشخص سؤال کنید آیا مرحوم طالقانی به لحاظ نظری اعتقاد داشت که این افراد نجس هستند؟ بنده می‌گویم از لحاظ نظری اعتقاد نداشتند. چه عواملی موجب شد این فتوا صادر شود؟ اگر منصفانه نگاه کنیم بسیاری از این آقایان با مارکسیست‌ها زندگی می‌کردند. با ملی مذهبی‌ها زندگی می‌کردند. مرحوم ربانی شیرازی به شدت آدم سنتی و مذهبی بود. بعد از انقلاب هم عضو شورای نگهبان شد. ایشان می‌گفت انقدر مسلمان و غیر مسلمان نکنید. حالا موقع این حرف‌ها نیست. بنابراین اگر قائده انسان در موقعیت رو در نظر بگیریم، من فکر می‌کنم سال 1354 که داستان ترور مجید واقفی پیش آمد حوادث قبل از آن را کاملاً اثرش را روی آقای کامرانی روی آقای بازرگان روی آقای شریعتی روی آقای مطهری روی تمام این‌ها می‌توانیم ببینیم. یعنی ما انسان را در موقعیت می‌بینیم. به این خاطر عرض می‌کنم که وقایعی که زمینه‌ساز این فتوا شد را هم باید ببینیم. و آن قائده طلایی اخلاق (من با اینکه توجیه‌پذیر نمی‌دانم این کار را) اما درک زمینه‌های این قضیه کمک می‌کند به ما برای امروز و فردای ما کمک می‌کند. و درسی است که ببینیم چه عواملی موجب شده این فتوا صادر شود. چرا قبل از این فتوا رابطه برخی از روحانیون و بچه‌های مذهبی با بقیه خیلی خوب بود و با هم زندگی می‌کردیم درگیری نبود اما از سال 52 و 53 که خبرها آمد و آمد هی بچه‌ها با هم درگیر شدند و بعد فضا عوض شد. و بسیاری از دوستان ما خاطرشون هست که چه روزهای تلخی به وجود آمد. حتی آقای لاجوردی.
#سید_محمود_طالقانی #آیت_الله_طالقانی #مجتمع_فرهنگی_آیت_الله_طالقانی #پدر_طالقانی #طالقانی_و_زمانه_ما #تاریخ #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #فتوا #نجاست #فتوای_مارکسیست_ها #هاشمی رفسنجانی #اتحاد #لاهوتی #آیت_الله_منتظری #لطف_الله_میثمی #مهدوی_کنی #ربانی_شیرازی #محمدی_گرگانی #بهمن_بازرگانی #کیوان_صمیمی #محمود_عمرانی #جلال_صمیمی

Комментарии

Информация по комментариям в разработке