گلهای تازه 89 د شتی

گلهای تازه 89 د شتی
با همکاری علی تجویدی, فرهنگ شریف, منصور صارمی, جهانگیر ملک
اشعار : سعدی,
خواننده : گلپا
گوینده : فخری نیکزاد

فخری نیکزاد :
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده موج خون زد
دیدار دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جانفزایش در گوشم ارغنون زد
خود کرده بود غارت عشقش حوالی دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد
دیدار دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جان فزایش در گوشم ارغنون زد
خود کرده بود غارت عشقش حوالی دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد
یا رب دلی که در وی پروای خود نگنجد
دست محبت آنجا خرگاه عشق چون زد
غلغل فکند روحم در گلشن ملایک
هر گه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده موج خون زد
سعدی - غزل
گلپا :
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده موج خون زد
دیدار دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جانفزایش در گوشم ارغنون زد
خود کرده بود غارت عشقش حوالی دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد
سعدی ز خود برون شو گر مرد راه عشقی
کان کس رسید در وی کز خود قدم برون زد
سعدی - غزل

فخری نیکزاد :
سعدی ز خود برون شو گر مرد راه عشقی
کان کس رسید در وی کز خود قدم برون زد
سعدی - غزل