درک خودشیفته ها: اختلال شخصیت خودشیفته از لحاظ معنوی و چرا خودشیفته ها برای رشد معنوی ما لازم هستن

Описание к видео درک خودشیفته ها: اختلال شخصیت خودشیفته از لحاظ معنوی و چرا خودشیفته ها برای رشد معنوی ما لازم هستن

سفر شفا
شفای سوء استفاده از خودشیفتگی زمان زیادی می برد و قربانیان از مراحل مختلفی عبور می کنند که شروع به پردازش آنچه برایشان افتاده است. درک این موضوع که کسی که خیلی دوستش داشتی وجود ندارد، آسان نیست و قبول اینکه شخصی که دوستش داشتی باعث درد و رنج زیادی برای تو شده است.

در ابتدا، مردم شروع به گذراندن مرحله سوگواری می کنند، زیرا با این واقعیت کنار می آیند که معشوق ایده آل آنها در واقع یک توهم است، یک فریبکار اجتماعی که تظاهر به جفت روح آنها می کند. این تقریباً مانند سوگواری برای از دست دادن یک عزیز است، که می تواند ماه ها رنج و مبارزه را ببرد. بیشتر اوقات، افراد در خاطرات و اوقات خوشی که با هم داشتند گیر می‌کنند و خود را در وضعیت ناهماهنگی شناختی می‌بینند و مانند یک ماده مخدر هوس مصرف‌کننده‌شان می‌کنند.

هرچه بیشتر در مورد روانشناسی این اختلال شخصیت بیاموزید، پذیرش و درک آنچه برای شما اتفاق افتاده آسان تر می شود و متوجه می شوید که شما لیاقت هیچ یک از آن ها را نداشتید. وقتی افراد با یک خودشیفته رابطه برقرار می کنند، برای همه چیز سرزنش می شوند و هر کاری که می کنند احساس می کنند که به اندازه کافی خوب نیستند.

یادگیری در مورد نحوه عملکرد این افراد به شما کمک می کند تا متوجه شوید که شما مقصر نیستید. رفتار آنها در واقع انعکاسی از احساسی است که نسبت به خود دارند، و نفس شکننده آنها به دیگران سرایت می کند، زیرا آنها نمی توانند هیچ نقصی از خود را کنترل کنند. دانستن این موضوع به شما احساس آرامش می دهد و زمانی که شروع به کشف مجدد ویژگی ها و مهارت های مثبت خود می کنید، شما را سرحال می کند. در مورد چگونگی بهبودی از یک رابطه خودشیفته بیشتر بخوانید.

روند درمان ممکن است کمی کند به نظر برسد، و این سفر به صبر زیادی همراه با مراقبت از خود، عشق به خود و شفقت به خود نیاز دارد. پس واقعاً دوست داشتن خود به چه معناست؟ پذیرفتن خود با تمام عیب‌ها، اشتباهات و نقص‌های خود عملی از عشق به خود است، زیرا به این معنی است که شما خود را بدون قید و شرط دوست دارید، که خالص‌ترین شکل عشق است. پذیرش کلید شروع درمان است زیرا مسیر کمترین مقاومت رنج را از بین می برد و به شما امکان می دهد آرامش درونی را پیدا کنید. حتی اگر از آن آگاه نباشید، با ظرافت خود را به مسیر رهایی و بیداری معنوی می‌روید.
چگونه سوء استفاده از خودشیفتگی با بیداری معنوی مرتبط است؟
افراد خودشیفته شما را می شکنند و احساس خستگی ذهنی و روحی به شما می دهند. وقتی با این نوع سوء استفاده مواجه می شویم و می خواهیم از آن کابوس رهایی پیدا کنیم، شروع به جستجوی راه هایی برای کمک به خود و تغییر می کنیم.

رنج و بدرفتاری ما را وادار به تغییر می کند، مهم نیست که چقدر سخت به نظر می رسد، و باعث می شود که به درون برویم تا دوباره خودمان را پیدا کنیم و آرامش درونی را پیدا کنیم. تنها راهی که می توانیم آرامش پیدا کنیم این است که به درون برویم و حتی اگر از این موضوع آگاه نباشیم، به طور شهودی شروع به انجام آن می کنیم تا خود را از آسیب و درد عاطفی که واقعیت ما را عذاب می دهد رها کنیم.

افراد در طول سفر شفابخش خود متوجه می شوند که باید مراقبت بهتر از خود را آغاز کنند تا از قرار گرفتن در موقعیت های مشابه محافظت کنند و سبک زندگی بهتری ایجاد کنند. بیایید نگاهی به متداول ترین تغییراتی که افراد در طول روند بهبودی و مسیر بیداری معنوی خود تجربه می کنند بیندازیم:

1. خودمراقبتی مداوم
مراقبت از خود برای شروع بهبودی از سوء استفاده خودشیفته ضروری است. هر چه بیشتر در آن شرکت کنید، بیشتر از آن قدردانی خواهید کرد و از احساس خوب و پرورش یافته لذت خواهید برد. شما شروع به قاطعیت‌تر شدن می‌کنید و احساس می‌کنید که از بیان نیازهایتان یا بیان مرزهایتان کمتر می‌ترسید.


مراقبت صحیح از خود مستلزم مراقبت از بدن، ذهن و روح خود است و بهانه تراشی نمی کنید که بیش از حد مشغول هستید و نمی توانید در فعالیت هایی که از انجام آن ها لذت می برید مشغول شوید. شما یاد می گیرید که چگونه آنچه را که نیاز دارید در زمان مناسب به خود بدهید، خواه گذراندن مدتی در طبیعت، دویدن، صرف زمانی برای خود در سکوت یا استراحت از مشغله های روزمره.

2. علاقه مند به کار روی خود هستید تا اینکه همسر سابق خود را اصلاح کنید یا فکر کنید که او در حال انجام چه کاری است
وقتی با یک خودشیفته رابطه دارید، در حلقه‌ای گیر می‌افتید که در آن دائماً روی چگونگی رفع مشکل و بهبود اوضاع تمرکز می‌کنید. شما هرگز در وهله اول به آنچه نیاز دارید فکر نمی کنید یا اینکه چرا در آن رابطه سمی باقی می مانید.
تمرکز بر چیزهایی که به آن نیاز دارید به جای تلاش برای درک اینکه چگونه سوء استفاده کننده خود را خوشحال کنید، نشانه آن است که نیاز به کنترل اوضاع را رها کرده اید و می خواهید از خود مراقبت کنید. در نهایت دیگر نگران این نیستید که آیا انتخاب های زندگی تان باعث عصبانیت سابق شما می شود یا ناراحتی ایجاد می کند. به این ترتیب شما شروع به احترام به نیازها، خواسته ها و رویاهای خود می کنید که به این معنی است که با خودتان صادق هستید.

علاوه بر این، شما کمتر به این موضوع اهمیت می‌دهید که سابق‌تان ممکن است چه کاری انجام دهد، و متوجه می‌شوید که همان چرخه مکرر سوء استفاده با هر کسی که ممکن است درگیر شود، تکرار می‌شود. در عوض، شما شروع به تمرکز روی آینده خود می کنید و آنچه را که برای شما شادی و رضایت به ارمغان می آورد را بررسی می کنید.

3. درک کنید که هیچ مقدار عشق یا همدلی نمی تواند خودشیفته را درمان کند
اکثر افرادی که در نهایت قربانی افراد خودشیفته می شوند فکر می کنند که اگر آنها را بدون قید و شرط دوست داشته باشند و با آنها همدلی کنند، می توانند آنها را درمان کنند یا شخصیت آنها را تغییر دهند. متأسفانه این درست نیست، و آنها در نهایت به خود آسیب می زنند و سعی می کنند سوء استفاده کنندگان خود را اصلاح کنند.

Комментарии

Информация по комментариям в разработке