حکایت آموزنده سه پند گنجشک | راز خوشبختی از زبان گنجشک دانا

گنجشک سخنگو و سه پند طلایی | داستانی آموزنده و شنیدنی

در این داستان کوتاه و آموزنده، حکایتی از مردی روایت می‌شود که گنجشکی را شکار کرد و تصمیم گرفت سه پند گران‌بها از او بشنود. گنجشک خردمند به او وعده داد که اگر آزاد شود، سه نصیحت مهم به او می‌دهد که می‌تواند مسیر زندگی‌اش را تغییر دهد.
این پرنده کوچک ابتدا دو پند ارزشمند داد: اول اینکه هرگز برای چیزی که از دست رفته است، افسوس نخور. دوم اینکه هیچ‌وقت سخنان ناممکن را باور نکن. مرد، گنجشک را آزاد کرد و منتظر پند سوم ماند. اما گنجشک با زیرکی او را فریب داد و گفت که دو گوهر گران‌بها در شکمش بوده است. مرد با حسرت به گنجشک نگاه کرد و خواستار پند سوم شد.
پایان داستان، نقطه عطفی در این حکایت جذاب است؛ جایی که گنجشک با اثبات نادانی مرد به او یادآوری می‌کند که حتی دو پند اول را به‌درستی درک نکرده است.
این داستان با زبانی ساده اما پر از نکات عمیق اخلاقی، به ما یادآوری می‌کند که خوشبختی در نگاه به آینده، پرهیز از حسرت و باور نکردن سخنان بی‌اساس نهفته است. برای شنیدن کامل این حکایت جذاب و درس‌های آن، این ویدئو را از دست ندهید!

برای اینکه ویدیوهای ما به سایر عزیزان پیشنهاد بشه و اون ها هم بتونن از مجموعه داستان های صوتی استفاده کنند، لطفا ویدیوها رو لایک کنین و چنانچه نظر یا سوالی دارین پایین همین ویدیو برام کامنت بزارین.

https://bit.ly/3XrHRPN