یکم گپ بزنیم | خاطرات روز اول هنرستان

سلام بچه ها و خیلی خوش اومدین به فشنیسم امروز

این قسمت پارت دوم از گپ بزنیمه و تصمیم گرفتم هرچند وقت یکبار بیام و یکم از خاطراتم باهاشون صحبت کنم

لینک قسمت یک:   • یکم گپ بزنیم | درمورد ترک تحصیلم باها...  

روز اول دبیرستان برای همه یه ساترس خاصی داره اما برای من اینطوری نبود،من از همون بچگی اسم دبیرستان ک می‌شنیدم یاد پیچوندن و شیطونیو خوشگذرونی میوفتادم 😂

در این حد من ریلکس بودم ک من روز اول نتونستم برم روز دوم رفتم و اون موقع همه حداقل یه بار همو دیده بودن و گروهاشونو میدونستن ولی من حتی نمی دونستم گروه بندی شدیم😂😂😂

همینطوری رفتم دنبال بچه ها ،وقتیم دوگروه شدیم رفتم یکیو دلخواه انتخاب کردم و اتفاقا تو همون گروه هم اسمم بود ،یعنی همینقدر ساده کار من درست شد😂😂

تو قسمت اول گفته بودم ک میخواستم ترک تحصیل کنم و کلییییی درموردش باهاشون صحبت کردم اما الان واقعا خوشحالم چون بهترین خاطرات،بهترین دوستا و بیشترین درس هارو از دبیرستان یاد گرفتم :))

مثل همیشه اگه سوالی داشتی تو کامنتا ازم بپرس و و تا فشنیسم بعدی مراقب خودت باش 💞

پ.ن انقد از کلمه هنرستان استفاده نمی کنم بعضی وقتا یادم می‌ره ک فرق دارم و تا الان اسم تایتل ~خاطرات روز اول دبیرستان~ بود😂😂