نامه های مرتضی کیوان_بخش اول

Описание к видео نامه های مرتضی کیوان_بخش اول

#مرتضی_کیوان ، شاعر، منتقد هنری، روزنامه نگار و فعال سیاسی عضو حزب توده ایران در سال ۱۳۰۰ در اصفهان چشم به جهان گشود.

مرتضی کیوان اولین ویراستار ایرانی و پایه‌گذار انجمن ادبی شمع سوخته بوده‌است.
انجمن ادبی شمع سوخته که در اوایل سال ۱۳۳۰ در تهران تشکیل شد پیشگامان شعر نو فارسی مثل نیما یوشیج ،احمد شاملو ، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی و مهدی اخوان ثالث را در برمیگرفت.
وی همچنین کارمند و بعدها در دوران وزارت دکتر فاطمی ، معاون وزیر در وزارت راه دولت مصدق بود.

مرتضی کیوان به ادبیات روسیه مسلط بود و نوشتارهای بسیاری دربارهٔ آن نوشت. مدیریت داخلی مجلهٔ «بانو»، دبیری مجلهٔ «جهان نو» و عضویت در هیئت تحریریهٔ مجلهٔ «کبوتر صلح» در دههٔ ۱۳۲۰ و آغاز دههٔ ۱۳۳۰ از عمدهٔ مسئولیت‌های فرهنگی و روزنامه‌نگاری او بود.
مرتضی کیوان از سال ۱۳۲۴ به عضویت حزب توده درآمده و در کنار فعّالیت سیاسی در این حزب، سردبیری مجلات و روزنامه‌های مختلفی را نیز بر عهده داشت. او با تسلط و چیرگی قابل‌تحسینی که بر روی ادبیات مدرن چپ در جهان داشت به‌دُرستی حلقهٔ اتصال بسیاری از شاعران و نویسندگانی نظیر
احمد شاملو، سیاوش کسرایی، مصطفی فرزانه، نجف دریا بندری و... بوده‌است.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد در آن بحبوحه بگیر و ببند حکومت نظامی ، ماموران به خانه مرتضی کیوان که به سه تن از دوستان همفکرش در خانه پناه داده بود، هجوم آوردند . آن سه نفر با کمک مرتضی کیوان گریختند ولی ماموران کیوان و همسرش پوران سلطانی را دستگیر کردند . هنوز سه ماه از ازدواج آن ها نگذشته بود.
دو ماه پس از دستگیری مرتضی کیوان در بیست و هفتم مهر ماه سال ۱۳۳۳ در برابر جوخه آتش قرار گرفت و اعدام شد.
اعدام مرتضی کیوان تاثیر بزرگی بر ادامه راه دوستان و همفکران او داشت.

هوشنگ ابتهاج از دست دادن مرتضی کیوان را اینچنین توصیف کرد :

من در تمام این شب یلدا/ دست امید خسته خود را/ در دست های روشن او می گذاشتم/
کیوان ستاره بود/ با نور زندگی کرد/ با نور درگذشت.

احمد شاملو هم با نوشتن یک شعر به سوگواری مرتضی کیوان نشست:

«سال بد/ سال بد/ سال اشک/ سال شک/ سال روزهای دراز و استقامت‌های کم/ سالی که غرور گدایی کرد/ سال پست/ سال درد/ سال عزا/ سال اشک پوری/ سال خون مرتضا»

به گفتهٔ دختر سیاوش کسرایی پدرش علاقهٔ زیادی به مرتضی کیوان داشت ، عکس مرتضی همیشه روی طاقچه خانه بود و هرگاه اسم مرتضی کیوان می‌آمد، اشک در چشم پدرش جمع می‌شد.شاهرخ مسکوب میگوید در زندان دو چیز او را زنده نگه داشت، یکی مادرش و دیگری یاد دوستش مرتضی کیوان، که در مهرماه همان سال تیرباران شده بود.

از زندگی کوتاه مرتضی کیوان آثاری در زمینه های مختلف و تعدادی نامه به جای مانده است.
برای شناخت بیشتر شما میتوانید در برنامه نامه ها ، شنونده نامه های مرتضی کیوان باشید . جمع آوری و انتشار این نامه ها به کوشش مصطفی فرزانه بوده است.

#بنیاد_آینه #ادبیات #ایران #کتاب

Комментарии

Информация по комментариям в разработке