سخنرانی الهی قمشه ای _ خودسازی و چله گرفتن_ با خودت روراست باش

Описание к видео سخنرانی الهی قمشه ای _ خودسازی و چله گرفتن_ با خودت روراست باش

https://t.me/DRELAHI_MP3/222
خودسازی -
انسان شدن -
راه راست-
خلییفه روی زمین -
کار درست -
گلستان سعدی -
خلوت کردن -
چهل شبانه روز -
چله گرفتن -
سوفور -
سوفور محله -
زن -
مادر -
کار نیک -
کار خوب -
پاک کردن آلودگی -
اب حیات -
وفاداری -
وفادار -
نصیحت شکسپیر -
شکسپیر -
روراست بودن-
زشتی و زیبایی -
عصابی-
اربده کشی -
اربده کشیدن -
فریب دادن -
تزکیه -
تهذیب -





محی الدین الهی قمشه ای
اهمیت روزه_
دکتر حسین الهی قمشه ای-
حسین الهی قمشه ای-
قمشه ای-
الهی قمشه ای-
سخنرانی های الهی قمشه ای-
سخنرانی-
الهی-
قرآن -
خودسازی-
hossein elahi ghomshei-
hosseyn elahi ghomshyi-
ghomshei-
elahi ghomshei-
ghoran-
quran-
sokhanrani haye elahi ghomshei -
sokhanran -
sokhanrani -
sokhanrany -
ahamiyate ghoran -
shahkar elahi ghomshei -
behtarin - best -
behtarin sokhanrani -
jalrb tarin sokhanrani -
jaleb -
ghoran khandan -
hekayat-
hekayatihye ghorani -
شاهکار الهی قمشه ای -
شاهکار سخنرانی الهی قمشه ای -
بهترین سخنرانی الهی قمشه ای -
جالبترین سخنرانی الهی قمشه ای -
شاخص ترین سخنرانی الهی قمشه ای -
بهترینهای الهی قمشه ای -
سخنرانی طلایی الهی قمشه ای -
سخنرانی های عالی الهی قمشه ای -
حکایتهای قرآنی -
حکایت -
سخنرانی از الهی قمشه ای -
سخنران -
خلاصه سخنرانی های الهی قمشه ای -
kholase sokhanrani -
kholase sokhanrani hossin elahi ghomshei -
خداوند -
روزه -
کار نیک -
کا رخوب -
توبه -
اهمیت فرآن -
قرآن از نظر الهی قمشه ای -
جهاد -
نماز -
توبه کردن -
رفتن به بهشت -
رفتن به جهنم -
بهشت -
جهنم
دیدن شیطان -
شیطان در عالم -
آدم شدن -
راه انسان شدن -
شیطانی شدن-
khoda -
ruze -
kar nik -
kar khub -
tobe -
ahamiyat ghoran -
خلاصه سخنرانی حسین الهی قمشه ای -
خلاصه سخنرانی دکتر حسین الهی قمشه ای -
سخنرانی الهی قمشه ای سال 1399 -
سخنرانی الهی قمشه ای سال 1400-
سخنرانی الهی قمشه ای جدید -
سخنرانی الهی قمشه ای از کجا شروع کنیم -
برترین سخنرانی های الهی قمشه ای -
الهی قمشه ای در سال 1400 -
الهی قمشه ای بهترین ها-
سخنرانی انگیزشی _
سخنرانی انگیزشی الهی قمشه ای -
حرف انگیزشی -
انگیزشی -
سخنان انگیزشی -
انگیزه -
پیشرفت در زندگی -
اعتماد به نفس-
انگیزه و اعتماد به نفس-
آیت الکرسی -




دوش رفتم به در میکده خواب آلوده

خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده

آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش

گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده

شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام

تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده

به هوای لب شیرین پسران چند کنی

جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده

به طهارت گذران منزل پیری و مکن

خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده

پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی

که صفایی ندهد آب تراب آلوده

گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست

که شود فصل بهار از می ناب آلوده

آشنایان ره عشق در این بحر عمیق

غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده

گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش

آه از این لطف به انواع عتاب آلوده

حافظ


زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست

در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند

عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش

زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است

کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست

صاحب دیوان ما گویی نمی‌داند حساب

کاندر این طغرا نشان حسبة لله نیست

هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو

کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست

بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود

خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است

ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست

حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست

عاشق دردی کش اندر بند مال و جاه نیست
حافظ



روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده‌ ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می‌ روم آخر ننمایی وطنم
مانده‌ ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده‌ است مراد وی از این ساختنم
آنچه از عالم عِلوی است من آن می‌ گویم
رخت خود باز بر آنم که همان‌ جا فکنم
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته‌ اند از بدنم
کیست آن گوش که او می‌ شنود آوازم
یا کدام است سخن می‌ کند اندر دهنم
کیست در دیده که از دیده برون می‌ نگرد
یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان تا در زندان ابد
به یکی عربده مستانه به هم درشکنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می‌ گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم

مولانا

Комментарии

Информация по комментариям в разработке