بَمونِس - تصنیف زیبای مازندرانی

Описание к видео بَمونِس - تصنیف زیبای مازندرانی

بَمونِس
دوتار و آواز : علی دیوسالار
شعر: جلیل قیصری

" بَمونِس" به معنی "برجای مانده" ، نغمه های حسرت و دلتنگی جلیل قیصری بر گذشته های فراموش شده مازندران است که با رقص موزون و پر کرشمه انگشتان علی دیوسالار بر سیم دوتار و صدای گرم او به تصنیفی زیبا در گوشه بیات ترک از موسیقی سنتی ایرانی بدل شده است.

در "بَمونِس" شاعر با بكارگيرى واژه هاى اصيل مازندرانى به يادآورى اشيا ، اشخاص، مناسبات اجتماعى و موقعيت هايی ميپردازد كه امروزه اثر زیادی از آنان در چهره اين ديار سرسبز باقي نمانده است . شعربیان شاهد گونه ای دارد از آثار مخرب تحولات و نفوذ زندگی ماشینی بر به فراموشی سپرده شدن ارزش های اصیل مردم.

در ابتدا بدرستی از تساهل و كم كارى بزرگان و نخبگان در آگاه سازى و هشدار و هدايت مردمان و باقی ماندنشان در خواب غفلت گله ميكند ..... "تَلا نَخونِس و مَشدى خُو بَمونِس " .... و از صفا و سادگي از دست رفته پيشينيانمان و مشكلات و غم و اندوه ناشی از زندگی ماشينى میگوید ..... " كهنه دِل پِهى و غَم نُو به نُو بَمونِس" .... و سپس از آثار تغيير چهره شهر و روستاها در دهه هاى اخير و ركود كشاورزى و دامدارى كه زمانی اعتبار و آبروى خانوارهاى بومى بود میگوید .... "بى حاصِل دَشتِ وُونَ چى بَمونِس" ... " دَس پينِه و لينگى تَلى بَمونِس" .... و در فرازی دیگر و در نبود دلسوزان واقعی ، زبان و فرهنگ و تاريخ مازندران را به گوسفندان بى دفاعى تشبيه ميكند كه در قبال فرهنگ و زبان وارداتى كه به گرگان زوزه كش ميمانند ، بى دفاع و محكوم به طعمه شدن هستند .... " وِرگِ زيز و بى كِرد گِسَن بَمونِس" .... و نهایتا با نظر به تلاشهای بسیار اندکی که برای حفظ داشته های فرهنگی این سرزمین میشود، از دلسردی در انجام این کار میگوید ... "دَس تينا دِل كار بَكِتَن بَمونِس" .... شاعر آنگاه با ناامیدی اقرار میکند که آنچه باقیمانده تنها امید به فردایی بهتر است که نشانی از درخشش آفتابش هم وجود ندارد.

"بَمونِس" یکی از چندین و چند نمونه اشعار سرایندگان معاصر مازندرانی است که در سالهای اخیر از زبان دلسوزان واقعی این دیار ، خطر تغییر ساختار واستهاله فرهنگی گسترش یافته در آن را به زبان شعر به مردم گوشزد کرده اند ....

Комментарии

Информация по комментариям в разработке