yasin zare _ man ye javoonam یاسین زارع من یه جوونم

Описание к видео yasin zare _ man ye javoonam یاسین زارع من یه جوونم

متن آهنگ یاسین زارع به نام من یه جوونم

من یه جوونم جای جوونی کردن
صبح تاشب دارن راهمو میبندن
از آرزوهام یه چند سال نوری دورم
هر روز زیر پام له میشه غرورم
وقتی هفت سالم شد رفتم مدرسه
گفتم این نهال میخاد به ثمر برسه
اول دوم سومو طی کردم
اما هر روز میخاستم زود به خونه برگردم
چون که رفتار میکردن عین تفاله
با بچه های تقریبا هشت نه ساله
با حرفایی که اصلا به درد نمیخورد
درسهایی که ازش شرک میباره
تا کلاس چهارم خودکار قدغن بود
کارمون فقط مشق نوشتن بود
که از روی این درس ده بار بنویس
تا دستات بشکنه و چشمات بشه خیس
پنجم تو مدرسه گنده بودیم
در پی خالی کردن عقده بودیم
عقده هایی جنس فاش زور گویی
اذیت آزار داخل دسشویی
راهنمایی گفتن سنگینه ولی درس بخونین
نکنین تنبلی
و اگه کسی افت کنه درسش
محرومه از رنگ تفریح و ورزش
حالا همه برید سر کلاس درس
واسه حرف زدن بگین اجازه هست
اگه تو حرفایی که میزنیم بی ادبی شه
فرد خاطی بایداظهار ولی شه
ولی نشد هیچوقت با تشر و تحقیر
بذاره حرفی روی آدما تاثیر
رسییم به ذوران نوجوونی
اوج بلوغ و تغییر هورمونی
کسی نبود که ازش سوال بپرسیم
تا که رفع بشه اینهمه دل نگرونی
تا که یه روزمعلم دینی
اومد سر کلاس با یه جعبه شیرینی
گفت قبل شروع یه صلوات ذکر کنین
دنیا فانیه به آخرت فک کنین
گفت نهایت تنمون تو خاک اسیره
پس بپرهیزید از گناه کبیره
گفتم آقا اجازه گناه کبیره چیه
گفت مثلا یکیش موسیقیه
گفت گناه ارتباط با جنس مخالف
پس دور باشید از هرگونه عاطفه
شستشوی مغزیشون ینی کودک ازاری
بچه ها چشم به ساعت و لحظه شماری
برن خونه فرار از این سلول تاریک
که مغزمون هدف بود و قصد شلیک
دبیرستان به امید آینده سازی
انتخاب رشته کنکور پزشکی ریاضی
جون دادن پشت کنکور و مغز زیر فشار
واسه آوردن رتبه ی زیر ۱۰۰۰
پشت کنکور و استرس افسردگی
روحیه ای داغون توی ۱۸ سالگی
بره دانشگاه که تش چی یاد بگیره
تو وجودش کلی استعداد بمیره
یا در راه علم با اوتوبوس شب کنی
یا که قصد کار توی اسنپ کنی
بعدم با یه مدرک فوق لیسانس

واسه کار میشی دست به دامن شانس
اگه پسر باشه حالا با کلی امید و آرزو
با خدمت سربازی میشه رو به رو
یه جوون که میخواد آیندشو بسازه
تو اوج جوونی حالا یه سربازه
اگه دختر باشی حتی با وجود هنر
بعد امر و نهی کردن برادر و پدر
حالاواسه تحقق آرزو میشینه
کنج خونه و چشم به راه شوهر
از دهه ۵۰ بگیر تا ۷۰،۸۰
یه خمپاره وسط زندیگیمون افتاد
پس از فردای خوب به من وعده نده
یااز یونی مث اینکه سن یه عدده
بهترین روزامون داره جوری میگذره
که دلگیره مث آخر شهریوره
حالا اگه دلار بشه ۱۰۰۰ تومن
به چه دردم میخوره بگو چکار کنم
بهار زندگیم داره میرسه پاییزش
مث یه مادرم که تو جنگ مرده عزیزش
این جوونارو پس زدن بها ندادن
که امروز پای بساط اعتیادن
اما خانمان سوز تر از اعتیاد
اینه که یه جوون با توانایی بیکار بشینه
حتی اونا که آینده ساز مملک بودن
یا از اینجا رفتن یا زندونن
حالا به معلم دینی سال سوم
میگم بیشتر از این نمیشه تحمل کنم
البته از دید اون ما گناهکاریم
گناهم اینه اینجا به دنیا اومدم

Комментарии

Информация по комментариям в разработке