STATION - film (1987) فیلم ایستگاه (1366)

Описание к видео STATION - film (1987) فیلم ایستگاه (1366)

"Station" is a 1987 psychological thriller film directed by South Azerbaijani director, Yadollah Samadi. It was filmed all around Urmia in Iranian Azerbaijan. It stars Parviz Pourhoessini as a man adversely affected by childhood psychological wounds and experiences who gets involved in a train station bombing attack.

ایستگاه فیلمی به کارگردانی کارگردان آذربایجانی متولد مراغه، شادروان یدالله صمدی، در سال 1366 است. فیلم ایستگاه بی تردید یکی از بهترین تریلرهای روانشناختی سینمای پس از .انقلاب می‌باشد. مکان فیلم برداری آن اورمیه است و پرویز پورحسینی و گلچهره سجادیه بازیگران اصلی آن هستند.
خلاصه داستان:
مردی (پرویز پورحسینی)، تحت تأثیر شرایط روحی و روانی نامتعادل دوران کودکی اش، به پیشنهاد عموی خود که در رأس گروه ناشناس تروریستی قرار داشته یک بمب بسیار قوی الکترونیکی را در فاضلاب زیر ساختمان ایستگاه مرکزی راه‌آهن کار می‌گذارد. زمان انفجار بمب، ۴۵ دقیقه پس از نصب، پیش بینی شده‌است. مرد، هنگام ترک ایستگاه، همسر سابقش (گلچهره سجادیه ) را در میان مسافران مشاهده می‌کند. پس از طی مسافتی، اتومبیل حامل گروه همراهش را متوقف می‌کند و به ایستگاه بازمی‌گردد. پس از مدتی جستجو در راه‌آهن، زن را می‌یابد و از او می‌خواهد که به اتفاق، ایستگاه را ترک کنند. در همین اثنا، بلندگوی ایستگاه، نیاز اورژانس ایستگاه را به یک پزشک، برای کمک به یک زن بیمار اعلام می‌کند. زن که یک پزشک است، موقتاً مرد را ترک می‌گوید و به اورژانس ایستگاه می‌رود. مرد ناگزیر و مضطرب، پشت در اورژانس، منتظر بازگشت او می‌ماند. اینک زن در اورژانس و مرد در سالن مرکزی ایستگاه در تنهایی خود، به مرور گذشته مشترکشان می‌پردازند و همپای آنها، بمب در زیر ساختمان راه‌آهن، به لحظه انفجار نزدیک می‌شود.



"صمدی را می توان از جمله این كارگردانان جوان در دهه 60 برشمرد كه با فیلم كمدی 'مردی كه زیاد می دانست' به موفقیت قابل توجهی دست یافت و حتی جایزه بهترین كارگردانی جشنواره فیلم فجر را در سال 1363 كسب كرد.

وی پس از این موفقیت به جای تكرار خود، به جلو گام برداشت و با وجود امكانات محدود آن سال ها، خلاقیت را جایگزین ابزار كرد و 'ایستگاه' را ساخت و راهی پرده سینما كرد.

در سكانس های ایستگاه قطار كه 90 درصد فیلم را تشكیل می دهد كمتر با نمایی تكراری مواجه هستیم كه این امر با خلاقیت صمدی در دكوپاژ حاصل شده و به همین علت فیلم با وجود مدت زمان نسبتاً طولانی خسته كننده نشده و از ریتم نمی افتد.
نویسندگان فیلمنامه با تمركز روی شخصیت اصلی داستان، جلوه خاصی به كار خود بخشیده اند و می توان گفت كه بر اساس الگوی فیلمنامه نویسی كلاسیك پیش رفته اند.
در اینجا شخصیت مرد طراح بمب به عنوان شخصیتی منفی معرفی شده و به مرور با باز شدن لایه های داستان، این شخصیت تغییر شكل داده و در نهایت با قربانی كردن خویش جان مردم بی گناه را نجات می دهد.
شخصیت یاد شده در بازگشت به گذشته ها(فلاش بك ها) به خوبی برای مخاطب تشریح و زمینه های بروز رفتارهای عصبی وی به بهترین شكل به تصویر كشیده می شود.
وجود پدری مستبد و نظامی وفادار به رژیم شاهنشاهی كه قادر به درك پسر جوانش نیست، در این شناخت بسیار موثر است و نقش برجسته ای در این رابطه بازی می كند.
علاوه بر اینها، وجود بمب در ایستگاه قطار به خودی خود برای مخاطب ایجاد هیجان می كند و تماشاگر را سرشوق می آورد تا داستان را دنبال كند؛ حال این هیجان با چند عامل تلفیق می شود و در نهایت سر و شكل جذاب تری به اثر می بخشد.
حضور همسر مرد بمب گذار در راه آهن كه تمامی خاطرات مرد را به ذهنش می آورد و تلاش او برای بیرون بردن همسرش از مهلكه كه بسیار خوب از كار درآمده است، در بافت قصه كاملا موثر عمل می كند.
در كنار این دو، شخصیت های فرعی نیز مورد توجه نویسندگان كار قرار گرفته و به امان خدا رها نشده اند؛ به عنوان نمونه می توان به دختر خردسال گلفروش حاضر
در ایستگاه و زوج جوانی كه عازم ماه عسل هستند، اشاره كرد كه هیجان فیلم را به اوج رسانده و تماشاگران را نگران سرنوشت آنان می سازد.
صمدی در انتخاب بازیگران اصلی فیلم خود - پرویز پور حسینی و گلچهره سجادیه - نیز عالی عمل كرده و نقش ها را با توجه به خصوصیات فیزیكی و نیز درونی بازیگرانش به آنها واگذار كرده است.
البته باید گفت، فیلم هایی با مختصات 'ایستگاه' كه از اساس هیجان محور هستند، در اغلب مواقع نیاز چندانی به بازیگران سرشناس ندارد زیرا كه نیروی خود را از جای دیگر می گیرد.
اما در 'ایستگاه' این اتفاق به شكل دیگری رخ داده و بازیگرانی با پیشینه ای قوی در تئاتر برای ایفای نقش های اصلی به كار گرفته شدند.
پرویز پورحسینی كه در آن سالها بازیگر پركاری در عرصه سینما بود، برای نقش یك نابغه الكترونیك، انتخاب معركه ای بود كه با خصوصیات نقش انطباق داشت؛ گلچهره سجادیه نیز با آن معصومیت چهره، برای ایفای نقش همسر او مناسب به نظر می رسید.
هرچند پایان بندی در فیلمنامه های ایرانی همواره با مشكلات زیادی روبرو است اما 'ایستگاه' در این زمینه استثنا است و پایان درست و محكمی دارد.
صمدی به خوبی هیجان و تعلیق را در بخش پایانی فیلم حفظ كرده و مخاطب را سر جای خود نگه می دارد كه از این نظر در سینمای ایران از نمونه های نادر به حساب می آید.
پلان های دو نفره این دو در ایستگاه قطار را می توان یكی از بهترین سكانس های سینمای ایران در سی سال اخیر دانست كه بازی های درخشانی را در خود دارد.

منبع:ايرنا

Комментарии

Информация по комментариям в разработке