Eshghe Mamnu - E 42 - سریال عشق ممنوع - قسمت 42 - ورژن 90 دقیقه ای- دوبله فارسى

Описание к видео Eshghe Mamnu - E 42 - سریال عشق ممنوع - قسمت 42 - ورژن 90 دقیقه ای- دوبله فارسى

سمر در خانه ی بیسان است که مهند با او تماس می گیرد. سمر از او می خواهد که به استانبول برگردد. مهند می گوید دور از مرکز استانبول خانه ای اجاره کرده ام که بتوانیم به راحتی با هم ملاقات کنیم. ولی نمی خواهم این موضوع را کسی بداند. من چند هفته ی دیگر در آمریکا می مانم. او از سمر می خواهد که امروز برای گرفتن کلید ویلای اجاره ای به آن خانه برود و با صاحب خانه ملاقات کند. عدنان پس از صحبت با نهاد در خلوت خود به یاد حرف های فیروزه می افتد که قبل از ازدواج او با سمر در روز خواستگاری گفته بود. مادر نهاد به دیدن نوه ی اش می آید و با بیسان درددل می کند. او به بیسان می گوید که حلمی و نهاد با هم شرکت تاسیس کرده اند. انعام خانم با نهاد حرف می زند و از او راجع به شرکت بی نام و نشانی که در حال خریدن سهام های شرکت عدنان است، سوال می کند. او به این موضوع شک کرده و مساله را با عدنان نیز در میان می گذارد. سمر برای گرفتن کلید ویلای ساحلی می رود. ولی سورپرایزی آنجا در انتظارش است. نهاد و حلمی با هم دیدار می کنند و راجع به کارهای مخفیانه ی شرکتشان حرف می زنند. بیسان در خانه راجع به همین موضوع با نهاد حرف می زند و از این که وی با حلمی شراکت کرده، اظهار ناراحتی می کند. نهاد به بیسان می گوید نباید راجع به این موضوع با کسی حرف بزند و ....
عدنان پس از صرف شام شروع به خوردن مشروب می کند. سمر از این موضوع نگران است و از عدنان می خواهد که کمتر بنوشد. عدنان که چند وقتی است از این که سمر از وی دوری می کند، ناراحت است، می گوید این بار هم می خواهی خوردن مشروب را بهانه کنی؟ سمر ناراحت شده و به اتاقش می رود. عدنان نیز به دنبال او به اتاق می رود. بین آنها مشاجره ای صورت می گیرد و عدنان به سمر تجاوز می کند. سمر ساک کوچکی برداشته و خانه را ترک می کند. او به ویلای ساحلی مهند می رود و می گوید که عدنان مرا اذیت می کند و دیگر نمی توانم این مسائل را تحمل کنم. من نمی خواستم ولی نتوانستم جلوی او را بگیرم. او شب را در ویلای مهند سپری می کند. صبح روز بعد فیروزه وقتی متوجه می شود که سمر هنوز برنگشته، به کارگاه می رود و از عدنان راجع به اتفاقی که شب گذشته افتاده، سوال می کند. او جواب نمی دهد و از کارگاه خارج می شود. بشرا نیز با نهال تماس می گیرد. او از نهال عذرخواهی می کند و می گوید به تازگی متوجه شدم که تو و مهند با هم رابطه ای ندارید. اگر می خواهی بدانی چه اطلاعاتی از مهند دارم به خانه ام بیا و ....

خلاصه داستان سریال عشق ممنوع دوبله فارسی
عدنان یکی از ثروتمندان شهر است که سالها پیش همسرش را از دست داد، او که عاشق همسرش بود همچنان تنهاست و همه عشقش را به دو فرزندش نهال و مراد می دهد. عدنان در عمارت با شکوه خود به همراه فرزندانش، پرستار بچه ها لمیز خانم و تعدادی آشپز، کارگر و راننده زندگی می کند. مهند پسر جوان فامیل هم به عمارت می آید تا با آنها زندگی کند.
از آن سو، مالک بی که یکی دیگر از تجار معروف شهر بود، به تازگی فوت می کند. همسرش فیروزه که زنی بسیارجاه طلب بود، برای رسیدن به عدنان، نقشه هایی در سر دارد. او دو دختربه نام های سمر و بیسان دارد. بیسان که در گذشته با مهند رابطه ی عاشقانه داشت، حالا با پسر یکی از ثروتمندان شهر ازدواج می کند. عدنان هم دلباخته سمر می شود و سمر با وجود اختلاف سنی برای رهایی از یک سری مشکلات که مادرش به وجود آورده بود، با عدنان ازدواج می کند. داستان از آنجا شروع می شود که در عمارت علاوه بر فرزندان عدنان بی که مخالف وجود سمر بودند، مهند هم زندگی می کند. عشق پنهانی بین سمر و مهند به وجود می آید و زندگی همه را تحت تأثیر قرار می دهد، این عشق ممنوع برای عشق های دیگران هم مشکلاتی ایجاد می کند...

برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram :   / otvfarsi  
Telegram : https://t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : https://www.https://www.facebook.com/...

​ @Forbidden Love - العشق الممنو @Eshghe Mamnoo عشق ممنوع @turkish serial @Turkish Drama HD العربية @farsi dubbed serial @Beren Saat @Bihter Yöreoglu @Kivanç Tatlitug @Behlül Haznedar @Nebahat Çehre @Firdevs Yöreoglu @Hazal Kaya @Nihal Ziyagil @Ilker Kizmaz @Nihat Önal @Nur Fettahoglu @Peyker Yöreoglu @Selçuk Yöntem @Adnan Ziyagil @Zerrin Tekindor @Deniz Decourton

Комментарии

Информация по комментариям в разработке