تصاویر نایاب از شاه ایران / در مدرسه شاه در سوییس چه گذشت؟

Описание к видео تصاویر نایاب از شاه ایران / در مدرسه شاه در سوییس چه گذشت؟

منبع متن:
BBCPersian



In this Episode, we review the century history of the country, Shah (King) and his interests and some wonderful and amazing pictures of him that have not presented elsewhere. (note : these pictures are publishing with permissions). his economic actions, his interest in high technology and tourism and development are mentioned here.



شاهنشاه ایران کودکی بسیار ویژه ای داشت. محمدرضا، کودکی شش ساله بود که زندگی اش یکباره دگرگون شد. تا آن زمان با مادر و خواهرش زندگی می کرد. اشرف به او محبت بسیار نشان می داد اما شمس خواهر دیگرش کمی با او کژتاب بود. مادرش که پسرش را سخت دوست می داشت، سخت مذهبی بود. به صورتی که به قربانی و سفره و نذر بسیار معتقد بود، حال آنکه رضا شاه این گونه باورها را به سخره می گرفت. هنوز محمدرضا هفت سالش نشده بود که به گفته خودش احساس کرد دست کم سه بار، امامان به دیدارش آمدند و از مرگ قطعی نجاتش دادند.
مادرش طبعا این دیدارها را نشانی از نظرکردگی فرزندش می دانست و آنان را می پسندید. پدرش رضا شاه کبیر اما، در مقابل، آنها را وهمیات می دانست و می گفت: برازنده جوانی برومند و ولیعهدی قدرتمند نیست.
گرچه در کودکی و جوانی به اعتبار سایه بلند و مقتدر رضا شاه، ولیعهد جوانش از تکرار شرح این دیدارهای قدسی امتناع می کرد، اما به هنگام سلطنت، در نخستین کتابش، به نام "ماموریت برای وطنم"، شاهنشاه از این دیدارها به تصریح و تفصیل یاد کرد. مهم تر اینکه دلبستگی اش به مذهب هنگامی اهمیت تاریخی پیدا کرد که شاه جوان بر تخت سلطنت نشست.
از همان روزهای اول حکومتش بر آن شد که با روحانیون نه تنها از سر آشتی درآید، بلکه به تلویح و تصریح به تقویت مذهب، که پدرش در محدود کردن نفوذ آن سخت کوشیده بود، همت کند. خطر عمده و اصلی برای سلطنت خود را در کمونیستها و پس از چندی، به همراه آنها در جبهه ملی می دانست و گمان داشت که در تقابل با این دو خطر عمده، مذهب و روحانیون می تواند یار و مددکار او باشد. به گمان بسیاری از طرفداران شاهنشاه فقبد ایران یکی از ریشه های شورش سال ۱۳۵۷ را باید در همین تغییر مشی اساسی شاه ققید در زمینه مذهب سراغ گرفت.
به محض آنکه رضاشاه تاج سلطنت را بر سر گذاشت، فرزند شش ساله اش، را به ولیعهدی منصوب کرد و او را در کاخی مستقل، مستقر کرد و تعدادی معلم کارکشته را مسئول تعلیم و تربیتش ساخت. به امر رضاشاه، از آن پس همه، از اعضای خاندان سلطنتی تا امرای ارتش و وزرای دولت، محمدرضای جوان را باید ولیعهد می خواندند. حتی مادرش که به رغم جدایی از رضاشاه، لقب ملکه گرفته بود، فرزند شش ساله اش را ولیعهد می خواند و هرگاه کودک وارد اطاق می شد، مادر پیش پایش، بر سبیل احترام، برمی خاست. حتی رضاشاه هم ولیعهد را صرفا شما خطاب می کرد و با او رفتاری متفاوت از دیگران داشت.
بعدها شاه فقید می گفت که از همان دوران فهمیدم که پدرم فضایل فراوان داشت و در آن میان، برجسته ترینش، آدم شناسی بود. جنم انسان ها را به نگاهی درمی یافت.




© Copyright Notification: This video is originally produced by IranTV on youtube (   / irantv  ) and all rights are preserved for us. using our contents without permission results in our legal claim.

Комментарии

Информация по комментариям в разработке