داستان ترسناک مقابله با عفریته: ماجرای ابطال طلسم با نجات جن اسیر.

Описание к видео داستان ترسناک مقابله با عفریته: ماجرای ابطال طلسم با نجات جن اسیر.

داستان ترسناک:اسم من حسین هست و در حال حاضر ۶۲ سال سن دارم،اما داستانی که می‌خوام براتون تعریف کنم، به سال ۵۹ برمی‌گرده.اون زمان تازه انقلاب شده بود و با شروع جنگ، همه چیز، بیش از پیش به هم ریخته و نابسامان بود.پدرم همون روزهای اول جنگ، اسلحه دست گرفت و برای دفاع از مملکت جنگید، تا اسیر شد. من و مادرم، به خاطر حجم سنگین آتش دشمن،مجبور شدیم از روستای مرزیمون به شهر بجنورد خونه عموم بریم. با ورود ما به خونه عموم،حسادت‌های زن عمو و بچه‌ها، شروع شد. از عموم، خواستیم که ما رو به روستایی که در ۱۰۰ کیلومتری اونجا بود ببره. با ورود ما به اون روستا اتفاقات عجیب زندگی من،شروع شد...


لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنتها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastandarretars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های واقعی ترسناک که ارسالی از سنت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • داستان ترسناکی پیرمردی که رئیس اجنه ب...  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretars


ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان جن
ماجرای جن زدگی
داستان‌های ارواح
داستان های واقعی ترسناک
ماجراهای ترسناک واقعی
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان ترسناک کوتاه
داستان های جن گیری
ماوراء



#داستان_ترسناک_واقعی
#داستان_وحشتناک
#ارواح
#جن
#ماوراء_الطبيعة

Комментарии

Информация по комментариям в разработке