مغاک تیرهٔ تاریخ؛ چرا تاریخ‌پژوهی انتقادی؟| مصاحبه اختصاصی کانال نقدآگین با دکتر محسن بنایی (۱/۲)

Описание к видео مغاک تیرهٔ تاریخ؛ چرا تاریخ‌پژوهی انتقادی؟| مصاحبه اختصاصی کانال نقدآگین با دکتر محسن بنایی (۱/۲)

جلسهٔ دوم لایو نقدآگین: مصاحبهٔ اختصاصی کانال نقدآگین (با همیاری جناب اشکان) با دکتر محسن بنایی (مزدک بامدادان)

قسمت اول: مغاک تیرهٔ تاریخ؛ چرا تاریخ‌پژوهی انتقادی؟

در این قسمت ابتدا دکتر محسن بنایی به معرفی اجمالی خود می‌پردازد و اینکه چه شد که ایده‌های اولیهٔ کتاب «مغاک تیرهٔ تاریخ» برای او شکل گرفت و تاریخ اسلام را موضوعی برای نقادی روشمند و شکاکیت علمی دانست؟ مزدک بامدادان از دو شکست بزرگ اسلام‌گرایی در تجربه زیستهٔ خود می‌گوید، که او را به سمت تعمق هر چه بیشتر در مفروضات سترگ خود به عنوان یک مسلمان شیعه معتقد و ملتزم کشاند. سپس از اولین آشنایی خود با آثار تحقیقی انستیتوی اسلام‌پژوهی اِناره سخن به میان می آورد و به معرفی اجمالی این مجموعهٔ علمی پژوهشی می‌پردازد، و برخی از هم‌صحبتی‌هایش با محقق مشهور، کریستف لوکزنبرگ را بازگو می‌کند.

مزدک بامدادن سپس به معرفی جستارش در سنجش‌گری تاریخ اسلام با عنوان «مغاک تیره تاریخ» می‌پردازد؛ ایدهٔ اصلی این کتاب اختلافات و تضادهای آشکار اسلام قرآنی و اسلام سیره‌ها و تاریخ اسلام و چرایی چنین پدیدار شگفتی است.

در ادامه او به پرسش‌های مخاطبان نقدآگین پیرامون روش تحقیق تاریخ‌پژوهی این محققان پاسخ می‌گوید. از اهمیت سکه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها و گزارش‌‌هایی با منابع متفاوت از منابع اسلامی، و جایگاه آزمون‌پذیر و دسترسی‌پذیر هر کدام از این منابع تحقیق می‌گوید.

دکتر محسن بنایی برای نشان دادن ضرورت شکاکیت‌های بنیادین بر تاریخ موجود اسلام، مثال سوره کوثر (و کافرون) را می‌زند و به سنجش تطبیقی سیره‌ها از شأن نزول این سوره می‌پردازد که نشان دهد تمامی این سیره‌ها با اشکالاتی ساختاری مواجه‌اند که یک ذهن نقاد و مستقل آنها را کوششی برای تاریخ‌سازی برای مذهبی بی تاریخ می‌یابد.

به باور محسن بنایی، با روشی که او به سنجش و بررسی تاریخ اسلام می‌پردازد، بسیاری از معضلات مهیب تاریخ اسلام قابل درک می‌شود؛ اینکه چرا این حجم از رذایل اخلاقی در تاریخ به پیامبر اسلام و توسط مسلمانان نخستین نسبت داده شده است؟ پاسخی که نواندیشان مسلمان توان چنین بیان روشمند و غیر تئولوژیکی را نخواهند داشت.

محسن بنایی سپس مثال‌هایی از تاریخ ایران را بیان می‌کند که نشان دهد، چرا در کتب تاریخ، خصوصا در جهان سنت که نسخ کتب انگشت‌شمار بوده، انواع تحریف و جعل‌های بزرگ را باید جدی گرفت. از جمله مثال‌های او خدای‌نامه‌های ساسانی است که سلسله پانصدسالهٔ اشکانیان را بطور کلی حذف کرده بودند یا افسانه‌ای که از خاستگاه و علت نوشته شدن شاهنامهٔ فردوسی میان مردم رایج شده است.

➖➖➖
قبسی از نقدآگین برگیرید و شمعی فروزان شوید به جان تاریکی! و بی‌شک تاریکی وجودی ندارد؛ شمع‌ است که خویش‌کاری خویش سست گرفته و جانِ آتش‌‌افشان خویش فراموش کرده است.

سپاس که با کامنت‌ها، لایک‌ها و اشتراک‌گذاری‌های خود در بسط تفکر نقادانه در ایران فرهنگی سهیم می‌شوید و ما را در بهبود و گسترش هر چه بیشتر کنش جمعی‌مان یاری می‌رسانید.

Комментарии

Информация по комментариям в разработке