Eshghe Mamnu - E 72 - سریال عشق ممنوع - قسمت 72 - ورژن 90 دقیقه ای- دوبله فارسى

Описание к видео Eshghe Mamnu - E 72 - سریال عشق ممنوع - قسمت 72 - ورژن 90 دقیقه ای- دوبله فارسى

سریال عشق ممنوع - قسمت 72 - ورژن 90 دقیقه ای

سها برای توضیح و تکذیب خبر منتشر شده در روزنامه به عمارت آمده تا همه چیز را رو به راه کند. نهال می فهمد که واقعا مهند ارتباطی با او نداشته و تنها اوست که برایش اهمیت دارد. سمر طبق معمول از این اقدام ناراحت و عصبانی است و سعی می کند مانع حرف های سها شود. سها هنگام رفتن این زوج را به آمریکا و نمایشگاهش دعوت می کند. مراد به حرف های سمر در مورد نهال و مهند در مقابل عدنان عکس العمل نشان می دهد و نهال از او دفاع می کند. او می گوید که مراد از این وضعیت خسته شده و حرف های فیروزه و سمر را شنیده. مهند سعی دارد نهال را آرام کند و عدنان از این وضعیت خیلی ناراحت است. سمر سعی دارد عدنان را تحت تاثیر قرار داده و مراد از سمر عذرخواهی می کند. فیروزه از اینکه سها به خانه آمده و کاتیا به او خبر نداده خیلی عصبانی است و کاتیا در مقابل حقارت های فیروزه او را تهدید می کند که جریان را لو می دهد. فیروزه به او سیلی می زند و کاتیا با گریه به اتاقش می رود. همه در آشپرخانه از این اتفاق متعجبند. مهند به نهال پیشنهاد می دهد که بدون درنگ ازدواج کنند. ولی نهال مخالف است. لمیس می فهمد که حال بشیر اصلا خوب نیست و مداوا را جدی نمی گیرد و حالش از قبل خیلی بدتر شده. عدنان بشیر را در بیمارستان بستری می کند و همه پیش او می روند. فیروزه از اینکه کاتیا او را تهدید کرده می ترسد. اما سمر معتقد است که باید او را به خاطر نداشتن اجازه کار از مرز خارج کنند. سهیلا به کاتیا اطلاع می دهد. اما کاتیا او را جدی نمی گیرد. بیسان برای حسابرسی آمده و می خواهد بداند چرا فیروزه و سمر در رابطه ی نهال و مهند دخالت می کنند. بیسان می فهمد که نهاد از شرکت عدنان اخراج شده. نهال خود را مقصر وضعیت بشیر می داند و مادمازل سعی دارد او را آرام کند. مهند می خواهد برای بشیر لباس ببرد و سمر سعی دارد او را تحت تاثیر قرار دهد. از طرفی اداره ی مهاجرت سراغ کاتیا آمده تا به خاطر نداشتن اجازه کار او را از مرز خارج کنند. اما کاتیا موفق می شود فرار کند. او قبل از فرار جریان سها را به مهند می گوید و فیروزه و سمر را لو می دهد ........

خلاصه داستان سریال عشق ممنوع دوبله فارسی
عدنان یکی از ثروتمندان شهر است که سالها پیش همسرش را از دست داد، او که عاشق همسرش بود همچنان تنهاست و همه عشقش را به دو فرزندش نهال و مراد می دهد. عدنان در عمارت با شکوه خود به همراه فرزندانش، پرستار بچه ها لمیز خانم و تعدادی آشپز، کارگر و راننده زندگی می کند. مهند پسر جوان فامیل هم به عمارت می آید تا با آنها زندگی کند.
از آن سو، مالک بی که یکی دیگر از تجار معروف شهر بود، به تازگی فوت می کند. همسرش فیروزه که زنی بسیارجاه طلب بود، برای رسیدن به عدنان، نقشه هایی در سر دارد. او دو دختربه نام های سمر و بیسان دارد. بیسان که در گذشته با مهند رابطه ی عاشقانه داشت، حالا با پسر یکی از ثروتمندان شهر ازدواج می کند. عدنان هم دلباخته سمر می شود و سمر با وجود اختلاف سنی برای رهایی از یک سری مشکلات که مادرش به وجود آورده بود، با عدنان ازدواج می کند. داستان از آنجا شروع می شود که در عمارت علاوه بر فرزندان عدنان بی که مخالف وجود سمر بودند، مهند هم زندگی می کند. عشق پنهانی بین سمر و مهند به وجود می آید و زندگی همه را تحت تأثیر قرار می دهد، این عشق ممنوع برای عشق های دیگران هم مشکلاتی ایجاد می کند...

برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram :   / otvfarsi  
Telegram : https://t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : https://www.https://www.facebook.com/...

​ @Forbidden Love - العشق الممنو @Eshghe Mamnoo عشق ممنوع @turkish serial @Turkish Drama HD العربية @farsi dubbed serial @Beren Saat @Bihter Yöreoglu @Kivanç Tatlitug @Behlül Haznedar @Nebahat Çehre @Firdevs Yöreoglu @Hazal Kaya @Nihal Ziyagil @Ilker Kizmaz @Nihat Önal @Nur Fettahoglu @Peyker Yöreoglu @Selçuk Yöntem @Adnan Ziyagil @Zerrin Tekindor @Deniz Decourton

Комментарии

Информация по комментариям в разработке