Eshghe Mamnu - E 30 - سریال عشق ممنوع - قسمت 30 - ورژن 90 دقیقه ای- دوبله فارسى

Описание к видео Eshghe Mamnu - E 30 - سریال عشق ممنوع - قسمت 30 - ورژن 90 دقیقه ای- دوبله فارسى

عدنان سعی دارد به سمر توضیح دهد که چرا با لمیس صحبت می کند. فیروزه از اینکه عدنان برای انتقام گرفتن از حلمی به خاطر او، اقدام کرده خیلی خوشحال است و خواهر عدنان سعی دارد اهمیت خانواده بودن را به او یادآوری کند. سمر به عدنان درباره ی علاقه ی لمیس به او می گوید. او به عدنان گوشزد می کند تا مراقب رفتارش با لمیس باشد و به او امید ندهد. مراد و لمیس و آرسن به خانه ی آرسن می روند. نهال از عدنان می خواهد تا با او تمرین رانندگی کند. آنها با هم بیرون می روند و سمر و مهند در باغ سر میز صبحانه تنها می شوند. مهند از بچگی اش برای سمر می گوید. اینکه چطور به این خانه آمده و چطور اینجا بزرگ شده. فیروزه در حال تدارک چمدان و وسایل سفرش است. حلمی برای خبری که سهیر به او داده، دستمزدی به او می دهد. بیسان دوباره باردار است و از این موضوع خیلی ناراحت است. اما نهاد و اورا از این مساله خیلی خوشحالند. سمر شک دارد که لمیس از مساله او و مهند آگاه است و نامه ی عاشقانه اش به عدنان دلیل سکوت اوست. اما فیروزه به خاطر کمک های مادمازل، سعی دارد از لمیس در مقابل سمر دفاع کند. سمر از حرف های مادرش تعجب می کند. سمر به مهند می گوید که ممکن است لمیس عاشق عدنان باشد و پای یک نامه ی عاشقانه وسط است. او فکر می کند این نامه دلیل سکوت لمیس است. اما مهند معتقد است که سمر در مورد نامه دورغ می گوید و ...
مادمازل برای فرار از اتفاق های خانه با مراد به مزرعه ی انعام می رود او نمی تواند با انچه که دیده کنار بیاید و فکرش مشغول این است که آیا واقعنبین و سمر و مهند رابطه ی پنهانی وجوئد دارد، او حالا می تواند دلیل تغییر رفتار سمر را بفهمد. همه در خانه دورهم هستند. مهند و بشرا هم تصمیم می گیرند به مزرعه بروند. از آن طرف هم
شب آرزوهاست و کارکنان عمارت می خواهند جشن بگیرند، در این جشن آنها آرزوهای خود را بر روی کاغذ می نویسند. نهال هم که از شلوغی در خانه کلافه شده برای رسیدن به آرزوهایش؛ به آنها می پیوندد. اما در این کار بشیر که می خواست آرزوهای نهال را بداند در دریا می افتد و به شدت مریض می شود. عدنان هم برنامه ای دارد تا در مناقصه ای که پیش رو دارند حلمی را به دردسر بیندازد. این اتفاق برای نهاد خوشآیند نبود و با عدنان برخورد کرد...

خلاصه داستان سریال عشق ممنوع دوبله فارسی
عدنان یکی از ثروتمندان شهر است که سالها پیش همسرش را از دست داد، او که عاشق همسرش بود همچنان تنهاست و همه عشقش را به دو فرزندش نهال و مراد می دهد. عدنان در عمارت با شکوه خود به همراه فرزندانش، پرستار بچه ها لمیز خانم و تعدادی آشپز، کارگر و راننده زندگی می کند. مهند پسر جوان فامیل هم به عمارت می آید تا با آنها زندگی کند.
از آن سو، مالک بی که یکی دیگر از تجار معروف شهر بود، به تازگی فوت می کند. همسرش فیروزه که زنی بسیارجاه طلب بود، برای رسیدن به عدنان، نقشه هایی در سر دارد. او دو دختربه نام های سمر و بیسان دارد. بیسان که در گذشته با مهند رابطه ی عاشقانه داشت، حالا با پسر یکی از ثروتمندان شهر ازدواج می کند. عدنان هم دلباخته سمر می شود و سمر با وجود اختلاف سنی برای رهایی از یک سری مشکلات که مادرش به وجود آورده بود، با عدنان ازدواج می کند. داستان از آنجا شروع می شود که در عمارت علاوه بر فرزندان عدنان بی که مخالف وجود سمر بودند، مهند هم زندگی می کند. عشق پنهانی بین سمر و مهند به وجود می آید و زندگی همه را تحت تأثیر قرار می دهد، این عشق ممنوع برای عشق های دیگران هم مشکلاتی ایجاد می کند...

برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram :   / otvfarsi  
Telegram : https://t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : https://www.https://www.facebook.com/...

​ @Forbidden Love - العشق الممنو @Eshghe Mamnoo عشق ممنوع @turkish serial @Turkish Drama HD العربية @farsi dubbed serial @Beren Saat @Bihter Yöreoglu @Kivanç Tatlitug @Behlül Haznedar @Nebahat Çehre @Firdevs Yöreoglu @Hazal Kaya @Nihal Ziyagil @Ilker Kizmaz @Nihat Önal @Nur Fettahoglu @Peyker Yöreoglu @Selçuk Yöntem @Adnan Ziyagil @Zerrin Tekindor @Deniz Decourton

Комментарии

Информация по комментариям в разработке