Amir Tataloo Live In Concert Istanbul 2022 | Part 9 ( امیر تتلو - بُهِت )

►Subscribe :    / theamirtataloo  
►YouTube : https://bit.ly/AmirTataloo-Youtube
►Spotify : https://sptfy.com/Tataloo
►Apple : https://bit.ly/AmirTataloo-Apple
►Twitter :   / tataloo  
►FaceBook :

►Official Lyric :

بُهت !
اینجا دیگه فقط تویی و یک کلمه ، بدون هیچ حرفِ اضافه ای حتی بدون مثال !
فقط بُهت !

من و بُهت ، من و دلِ شکسته
من و جا نماز و مُهر (هع ، من و چه به این گوهخوریا)
من و یه عالمه حرفِ بد که میشه بهت گفت !
من و از عرش به فرش رسیدن ، من و اُفت !
من و نگرانی ، وحشت !
من و خوف !
من و پاره کردنِ رشته هام از این و اون تا از خدا ، من و کفر !
من و پاک کردنِ نوشته ها و خط خطی و بلاک و کوفت و زهرِمار !
من و ریپیتِ یه آهنگ (اصلاً بعدِ هر س ... اصلا بع...)
من و قفل !

اصلاً بعدِ هر سَر بالایی ، سرازیری در کار نبود !
از اول ، فقط درد ، فقط خوابِ بد و غم ما رو از خواب پروند !
همش غُر ، تنفر
همش بُهت ، همش بغض ، زیرِ چشمام کبود !
همش بیدار تا صبح ، مثلِ جُغد ولی خب ، هیشکی باهام نموند !
اصلاً بعدِ هر سَر بالایی ، سرازیری در کار نبود !
از اول ، فقط درد ، فقط خوابِ بد و غم ما رو از خواب پروند !
همش غُر ، تنفر
همش بُهت ، همش بغض ، زیرِ چشمام کبود !
همش بیدار تا صبح ، مثلِ جُغد ولی خب ، هیشکی باهام نموند !

راستش نمیخوام تو این آلبوم ، زرِ زیاد بزنم و به قولِ یه سِری برینم تو آهنگا !
واقعیت هم اینه که وقتی ساحلی وجود نداره ، دست و پا زدن بی فایده اس !
همین که بفهمی دست و پا زدن بی فایده اس ، همین این ؛ همین این یعنی بُهت !

یک یک دو دو هشت !
من و دست و پا زدن تو لجنِ خود ساخته !
من و بگایی فقط تند و تند ، پشت سرِ هم !
اصلاً غریبه ای تو کار نی انگاری آشنان که باز همه دست دادن واسه کُشتنِ من !
پِع !
من و سیگار که هیچی ، علف و صد مدل عن کون به کون تا خودِ صبح !
توام جایِ جُفتک و قضاوتِ من ، یه شب بشین خودت و یه بار دوره کن !

اصلاً بعدِ هر سَر بالایی ، سرازیری در کار نبود !
از اول ، فقط درد ، فقط خوابِ بد و غم ما رو از خواب پروند !
همش غُر ، تنفر
همش بُهت ، همش بغض ، زیرِ چشمام کبود ! (کبود)
همش بیدار تا صبح ، مثلِ جُغد ولی خب ، هیشکی باهام نموند !

بُهت !
گفتم ، اینجا دیگه هیچی مهم نی
یا بهتر بگم درست وقتیه که همه ی چیزای مهم در حالِ از دست رفتنَن ! (در حالِ از دست رفتنَن)
بُهت !
همون لحظه‌ی مهمیه که میفهمی هیچ چیزِ مهمی وجود نداره !
وقتیه که میفهمی هیچ راهی وجود نداره ، به غیر از تغییر !

آ
مهم نی که نمونی , مهم‌ نی که بری
مهم‌ نی که نشه
هر چی فکر کردیم ، مهم نی که بفهمی این روانی چه لشه !
مهم اینه از این به بعد ، این شکلی میشه نشه !
من و خوردم کن و بساز از اول ، مهم نی !
کیه تو دلم بپُرسن اگه صد بار هم ازم ، خودتی !
میفهمَم سخته این روزا غیرِ من ، هیشکی دورت نی !
ولی خب کنارِ من کیه مگه ؟!
هیشکی ؛ خودتی !

اصلاً بعدِ هر سَر بالایی ، سرازیری در کار نبود !
از اول ، فقط درد ، فقط خوابِ بد و غم ما رو از خواب پروند !
همش غُر ، تنفر
همش بُهت ، همش بغض ، زیرِ چشمام کبود !
همش بیدار تا صبح ، مثلِ جُغد ولی خب ، هیشکی باهام نموند !

اصلاً بعدِ هر سَر بالایی ، سرازیری در کار نبود !
از اول ، فقط درد ، فقط خوابِ بد و غم ما رو از خواب پروند !
همش غُر ، تنفر
همش بُهت ، همش بغض ، زیرِ چشمام کبود !
( راستی ، بُهت یه قسمت قبل از قفسِ ، یه وقتایی هم یه قسمت بعدش ؛ فکر کنم بازم زِر زیاد زدم خخخ خلاص )
همش بیدار تا صب ، مثلِ جُغد ، ولی خب ، هیشکی باهام نموند !
دیگه خلاص !