خواندن متن چنین گفت زرتشت + تفسیر روانشناختی || خدا مرده است (پیشگفتار، 2)

در این قسمت، بخش دوم از پیشگفتارِ کتاب چنین گفت زرتشت، اثر فریدریش نیچه رو می‌خونیم و با لنزی روانشناختی بررسی میکنیم.

#زرتشت به سوی شهر راه میافته تا دانش-اش رو با آدمیان به اشتراک بگذاره، اما در میانه راه در جنگل با پیرمردی تنها روبه‌رو میشه.
پیرمرد به عنوان اولین شخصیتی که زرتشت با او روبه‌رو میشه، نقشی کوتاه اما مهم در داستان زرتشت و شناساندن دنیای این #کتاب ایفا می‌کنه. ضمناً این بخش با یکی از مشهورترین عبارات #نیچه، «خدا مرده است!» به پایان می‌رسه که تفسیر و تحلیلش به نظرم در فهم بهتر منظور نیچه از این گزاره معروف به ما کمک می‌کنه.

---------------------------------------------------------------------------------------

00:00 مقدمه بخش اول (موقعیت جنگل)
02:32 بخش دوم (ریشه‌ی شخصیت پیرِ قُدسی (قدیس))
04:21 بخش سوم (اشاره به سه دگردیسی، تغییر وضعیت زرتشت، تضادِ میان پیر قدسی و زرتشت)
08:05 بخش چهارم (بارِ سنگین، ماندنِ پیرِ قدیس در اولین مرحله دگردیسی، انکار آدمیان)
13:05 بخش پنجم (نشانه‌های تباهی و پس‌روی پیرِ قدیس)
14:50 کهن‌الگوی پیر خردمند، در ادوار مختلف
16:30 بخش پایانیِ دیدار پیرمرد و زرتشت، «خدا مرده است.»
18:16 تفسیرِ چراییِ «مرگِ خدا»، با نگاهی به بخش 125 کتابِ «دانش شادان»
28:17 موخره: تکرارِ مرگِ خدا در تاریخ

---------------------------------------------------------------------------------------


سلب ادعا:
اگر کلماتِ غیرانگلیسی رو اشتباه تلفظ کردم پوزش می‌خوام.

برای متنِ فارسی تا جای ممکن اوقات از ترجمه‌ی شیرین آقای داریوش آشوری استفاده شده است.
اثری که کمک زیادی برای بررسی این کتاب از اون میگیرم، مجموعه دوجلدی «سمینار زرتشت» از #روانشناس سوئیسی، کارل گوستاو #یونگ است.

امیدوارم از دیدن این ویدئو لذت ببرید.