تفسیر و شرح ابیات دفتر۲ بخش آغازین – ۲۲

Описание к видео تفسیر و شرح ابیات دفتر۲ بخش آغازین – ۲۲

تفسیر و شرح ابیات دفتر۲ بخش آغازین – ۲۲

از بیت ۶۱ الی ۶۵

۶۱چشم حس را هست مذهب اعتزال
دیدهٔ عقلست سنی در وصال
در مقابل این مکتب در قرن سوم هجری قمری مکتب اشاعره که در اصل یک مکتب سنتی ومتعصب از اطاعت دین ، سنت پیامبر و اصول و اساس قران بودند.این مکتب توسط ابوالحسن اشعری پایه گذاری شد. در حقیقت این مکتب هیچگونه بحث و نظر مردم در اصول و احکام دین را نمی تابیدند و میگفتند آنچه سنت پیامبر و تفسیر قران توسط فقها و مجتهدین ارائه میشود پایه و اساس دین اسلام است . یعنی درست مکتبی که در حال حضر در ایران حاکم است.
مولانا با توجه به شهود خود قدرت خداوند را دراتفاقات جاری درحکم قضا و قدر یک نیروی برتر عالم هستی دانسته و ضمن وجود اختیار و آزادی انسان ، معتقد است عنایت همان اختیار هم با خواست الهی اتفاق می افتد ، ولی مولانا هیچوقت قبول اصلی را ، بدون تحقیق و تفحص در بارهٔ آن توصیه نکرده است . در این اواخر دکتر عبدالکریم سروش پژوهشگر دینی ، گفته است که در حال حاضر تنها راه نجات اسلام احیاء و زنده نمودن مکتب اعتزالیون در اسلام به نظر میرسد. مطابق نظر آنان ، جمیع ممکنات بدون واسطه با ارادهٔ الهی پیش میاید ، بدینجهت حوادثی که پشت سر هم اتفاق می افتد ، لزوماً نمیتوان رابطهٔ علت و معلولی بر آنها قائل شد ، بلکه عادت ( ارادهٔ الهی یا نیروی هوشمند هستی) بر آنها جاری است ، مثلاً رفع تشنگی با آب.
در مقابل مکتب اعتزالی میتوان گفت مذهب عشق قرار دارد ، اینکه هر چیزی را عقلی قبول کرده و بحث و مجادله کرده و درنهایت قبول نمود ، در مذهب عشق میگوید تو میتوانی آن دانستگی های عقلی خود ، و نقل قول هارا یک خطی بکش تا هیچ چیز نباشد ، آنوقت می بینی مکتب عشق پیش میاید که مولانا ابداع کنندهٔ آن بود. هنگامیکه تو از همه چیز خالی کردی ، هنگامیکه هیچ چیز در وجودت نبود ، می بینی جای عشق باز شده و او میاید.
۶۲سخرهٔ حس‌اند اهل اعتزال
خویش را سنی نمایند از ضلال
گفته شد که اهل حس که به منزلهٔ حس های ظاهری است ، پس با این حساب اهل حس باید به عالم مادی تعلق داشته باشد . در اینجا گفته میشود خودرا اسیر( سُخره) حس نمودن کار اعتزال است که حقیقت را با عقل جزئی و منطق و فلسفه که جزء علوم اکتسابی است میدانند. در مصرع دوم این بیت سنی ، نه دین سنی باشد ، مولانا این کلمه را برای عارفانی که با انتقال حس هایشان به عالم معنی شهود دریافت کرده و روشن دل به حساب میامدند خطاب میکند . یکی از دلایل مهم انتقاد مولانا از معتزله این است که آنها ، عقل نظری را آنچنان بال و پر دادند که برای شهود ، کشف و الهام جائی باقی نمانده ، از این رو آنهارا با ظاهر پرستان یکی میداند.
درست است مذهب سنی اکثریت مسلمانان را تشکیل میدهند و خود مولانا نیز به
فقیه این مذهب بود، ولی مفهوم سنی در این بیت خیلی فراتر و بالاتر از مذهب سنی است . منظور او در این بیت عارف و سالکی است
با شهودقلبی ، بهحقایق رسیده و اسرار را درک کرده نموده است . استاد همائی میگوید مولانا اصطلاح سنی را در مقابل جبری ( اشاعره ) و معتزلی گذاشته است .
۶۳هرکه در حس مانداو معتزلی است
گرچه گویم سنی ام از جاهلی است
هر کس حقیقتاً خودرا در قید حس گرفتار نماید یک اعتزال حقیقی است ، گو اینکه از جاهلی مدعی دریافت شهود بوده و خودرا سنی به حساب میاورد.
۶۴هر که بیرون شد ز حس سنی وی است
اهل بینش چشم عقل خوش‌پی است
هر کسی از دام حواس ظاهری خلاص و آزاد شده باشد ، در اصل سنی حقیقی است ، یعنی اهل شهود و عالم معنی و ادراک اسرار خلقت از طریق کشف و ذوق باطنی ( عشق) است . آنانکه صاحب و دارندهٔ این ذوق هستند ، برایشان عقل ( درون) به منزلهٔ چشم و بینش است ، چون همین چشم درون است که شهود عالم معنی را دیده و به ایمان آن میرسند.
۶۵گر بدیدی حس حیوان شاه را
پس بدیدی گاو و خر الله را
اگر قرار باشد یا بتوان با حس ظاهری به شهود حق رسید ، پس بدینترتیب گاو وخر نیز باید به شهود برسند و حق را مشاهده نمایند ، چون ما در حواس ظاهری با حیوانات مشترک هستیم ، در صورتیکه این موضوع امکان پذیر نیست . معتزله اعتقاد داشتند که رؤیت خداوند با چشم سر غیر ممکن و با چشم دل هم جای شک دارد ، ولی اشعریان میگفتند که با چشم سر میتوان خدارا مشاهده کرد. در هر صورت بیان مولانا در بارهٔ امکان شهود حق ، انتقاد بجائی ، از هر دو مکتب است .
@Tahgigat_Erfani
https://t.me/Tahgigat_Erfani/16546

Комментарии

Информация по комментариям в разработке