Rumi Ghazal

Описание к видео Rumi Ghazal

کشف جوهر کلاسیک‌های فارسی با کانال شعر فارسی - منبع اصلی شما برای تفسیر ساده‌شده اسطوره‌هایی چون رومی، حافظ، سعدی و خیام. همراه با زیرنویس‌های واضح انگلیسی، امروز برجسته‌سازی تفسیر آرش از غزل شماره ۱۳۷۲ رومی از دیوان شمس است

-----------------------------------
با یک غزل عجیب از مولانا اومدم اینبار
غزل ۱۳۷۲ از دیوان شمس
این یکی از خاص ترین غزل های عرفانی مولانست که در حالت عجیبی سروده شده
بریم بشنویم لذت ببریم ازجهان پریشی و دیوانگی مولانا
ضمنا محسن چاوشی این غزل رو در آهنگ تریاق استفاده کرده که اتفاقا موسیقی بسیار زیبایی هست و در انتهای کپشن لینک موزیک رو براتون قرار دادم
__________

لینک کانال دوم ما
   / @fusepodcast  
   / footprintofficial  
---------------------------------
شبکه های اجتماعی ما
🟦 telegram https://t.me/persianpoetry101
🟥 Instagram   / persian.poetry.official  
🟥 website https://adormedia.com
🟦 Twitter   / poetry_persian  
---------------------------------
Contributions - همیاری با ما
💳 https://paypal.me/persianpoetry
💳 https://idpay.ir/persianpoetry
---------------------------------

0:00​ - Intro / شروع
0:18 - Information / اطلاعات
1:08​ - Ghazal #1372 reading / خواندن غزل ۱۳۷۲ مولانا
5:45 - Beginning of interpretation / شروع تفسیر
6:06​ - couplet 1 / تفسیر این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام
8:29​ - couplet 2 / تفسیر دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام
12:17 - couplet 3 / تفسیر ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
13:46​ - couplet 4 / تفسیر دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته
15:40​ - couplet 5 / امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد
17:34​ - couplet 6 / تفسیر من خود کجا ترسم از او شکلی بکردم بهر او
20:34​ - couplet 7 / تفسیر از کاسهٔ استارگان وز خون گردون فارغم
28:35 - couplet 8 / تفسیر من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده‌ام
30:23 - couplet 9 / تفسیر در حبس تن غرقم به خون وز اشک چشم هر حرون
31:38 - couplet 10 / تفسیر مانند طفلی در شکم من پرورش دارم ز خون
35:05​ - couplet 11 / تفسیر چندانک خواهی درنگر در من که نشناسی مرا
37:10​ - couplet 12 / تفسیر در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
39:48​ - couplet 13 / تو مست مست سرخوشی من مست بی‌سر سرخوشم
42:00​ - couplet 14 / تفسیر من طرفه مرغم کز چمن با اشتهای خویشتن
42:56​ - couplet 15 / زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستان
44:40​ - couplet 16 / تفسیر در زخم او زاری مکن دعوی بیماری مکن
46:35 - couplet 17 / تفسیر چون کرم پیله در بلا در اطلس و خز می روی
49:46 - couplet 18 / تفسیر پوسیده‌ای در گور تن رو پیش اسرافیل من
51:12 - couplet 19 / تفسیر نی نی چو باز ممتحن بردوز چشم از خویشتن
53:32 - couplet 20 / تفسیر پیش طبیبش سر بنه یعنی مرا تریاق ده
55:55 - couplet 21 / تفسیر تو پیش حلوایی جان شیرین و شیرین جان شوی
57:22 - couplet 22 / تفسیر عین تو را حلوا کند به زانک صد حلوا دهد
58:23 - couplet 23 / تفسیر خاموش کن کاندر سخن حلوا بیفتد از دهن
01:00:05 - couplet 24 / تفسیر هر غوره‌ای نالان شده کای شمس تبریزی بیا
01:02:40 - Access to Persian Poetry's social platforms / دسترسی به شبکه های اجتماعی من
01:04:01 - Music suggestion /پیشنهاد موسیقی مرتبط به این شعر

این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام
این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام

دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام
عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده‌ام

ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام

دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته
من با اجل آمیخته در نیستی پریده‌ام

امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیده‌ام

من خود کجا ترسم از او شکلی بکردم بهر او
من گیج کی باشم ولی قاصد چنین گیجیده‌ام

از کاسهٔ استارگان وز خون گردون فارغم
بهر گدارویان بسی من کاسه‌ها لیسیده‌ام

من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده‌ام
حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیده‌ام

در حبس تن غرقم به خون وز اشک چشم هر حرون
دامان خون آلود را در خاک می مالیده‌ام

مانند طفلی در شکم من پرورش دارم ز خون
یک بار زاید آدمی من بارها زاییده‌ام

چندانک خواهی درنگر در من که نشناسی مرا
زیرا از آن کم دیده‌ای من صدصفت گردیده‌ام

در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیده‌ها منزلگهی بگزیده‌ام

تو مست مست سرخوشی من مست بی‌سر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی من بی‌دهان خندیده‌ام

من طرفه مرغم کز چمن با اشتهای خویشتن
بی‌دام و بی‌گیرنده‌ای اندر قفس خیزیده‌ام

زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستان
بهر رضای یوسفان در چاه آرامیده‌ام

در زخم او زاری مکن دعوی بیماری مکن
صد جان شیرین داده‌ام تا این بلا بخریده‌ام

چون کرم پیله در بلا در اطلس و خز می روی
بشنو ز کرم پیله هم کاندر قبا پوسیده‌ام

پوسیده‌ای در گور تن رو پیش اسرافیل من
کز بهر من در صور دم کز گور تن ریزیده‌ام

نی نی چو باز ممتحن بردوز چشم از خویشتن
مانند طاووسی نکو من دیبه‌ها پوشیده‌ام

پیش طبیبش سر بنه یعنی مرا تریاق ده
زیرا در این دام نزه من زهرها نوشیده‌ام

تو پیش حلوایی جان شیرین و شیرین جان شوی
زیرا من از حلوای جان چون نیشکر بالیده‌ام

عین تو را حلوا کند به زانک صد حلوا دهد
من لذت حلوای جان جز از لبش نشنیده‌ام

خاموش کن کاندر سخن حلوا بیفتد از دهن
بی گفت مردم بو برد زان سان که من بوییده‌ام

هر غوره‌ای نالان شده کای شمس تبریزی بیا
کز خامی و بی‌لذتی در خویشتن چغزیده‌ام
-----
Spotify link:
https://open.spotify.com/track/3pKPiB...

Комментарии

Информация по комментариям в разработке