چگونگی به قدرت رسیدن فیلیپ و اسکندر در مقدونیه قبل از حمله به ایران

🟪در این برنامه میپردازیم به توضیح مختصری از چگونگی به قدرت رسیدن فیلیپ و پسرش اسکندر در مقدونیه قبل از حمله به ایران .
بعد از کشته شدن حاکم مقدونیه به نام پردیکاس ، برادرش فیلیپ به حکومت رسید و با اصلاحاتی که در امور لشکری مقدونیه انجام داد مقدونیه رو به اوج قدرت خود رساند و بعد هم به شهر کرنیداس حمله میکنه و اونجارو فتح میکنه، در کرنیداس یک معدن طلا وجود داشت که به دست فیلیپ میفته و فیلیپ سالانه هزاران تالان درآمد از اونجا به دست میاره.و فیلیپ با این پول ها سرباز اجیر میکنه و بسیاری از بزرگان یونان رو هم میخره ، هدف فیلیپ اول تسلط بر کل یونان و بعد هم حمله به آسیا بود برای همینم به اتن حمله میکنه و طی نبرد خرونه آتنی هارو شکست میده و آتن و فتح میکنه، بعد از این پیروزی هم دیگر در یونان قدرتی جلو داره اون نبود ، فیلیپ همسری داشت به نام المپیاس‌که مادر اسکندر بود .
گویا پادشاه مصر به نام نکتانب با همسر فیلیپ یعنی المپیاس رابطه برقرار میکنه و دراین باره شایعاتی در دربار ایجاد میشه که کسی هم این شایعه رو تکذیب نکرده و مدتی بعد هم فیلیپ از المپیاس جدا میشه و به همه میگه فیلیپ پسر من نیست اما تاریخ فرار نکتانب از مصر با تاریخ تولد اسکندر مطابقت نداره ، به هر حال فیلیپ بعد از جدایی از المپیاس مدتی مشوغول عیشو عشرت میشه تا این که بعد از چند سال با زنی به نام کلوپاترا ازدواج میکنه و پر مراسم ازدواج اسکندر با برادر زاده ی کلوپاترا درگیری لفظی پیدا میکنه و اون جوان که آتالوس نام داشته به اسکندر حرام زاده میگه. اسکندر هم عصبانی میشه و جام شرابشو به سمت اون پرتاب میکنه، فیلیپ همون موقع شمشیر میکشه و به سمت اسکندر میره اما پاش میلغزه و زمین میخوره و اسکندر میگه نگاش‌کنید این همونیه که میخواد از اروپا به آسیا لشکر بکشه در حالی که نمیتونه دو قدم راه بره بعد هم دست مادرشو میگیره و از مراسم با قهر بیرون میره. مدتی بعد با میانجیگری شخصی به نام دمارات ، اسکندر و فیلیپ آشتی میکنن و اون موقع فیلیپ تمام لوازم حمله به آسیارو آماده کرده بود و مراسمی برای ازدواج دخترش برپا میکنه و در روز دوم مراسم وقتی برای تماشای مسابقه ای میرفته توسط یکی از محافظانش به نام پوزانیاس کشته میشه و‌بهد از اون اسکندر بر تخت مینشینه . در اوایل حکومت اسکندر بزرگان یونان به او توجهی نمیکردن اما اسکندر به اونها اطمینان میده امور مثل سابق اداره بشه و همچنین اونهارو راضی میکنه تا اورا هم به عنوان سپهسالار یونان قبول کنن و اکنون همه چیز مهیا بود تا اسکندر به آرزوی پدرش یعنی حمله به ایران جامه ی عمل بپوشاند .
🟥ممنون که ویدیو رو لایک‌میکنید و نظراتتونو با ما به اشتراک‌میذارید 🙏🏻💐سپاس فراوان از شما همراهان 💐🙏🏻