Logo video2dn
  • Сохранить видео с ютуба
  • Категории
    • Музыка
    • Кино и Анимация
    • Автомобили
    • Животные
    • Спорт
    • Путешествия
    • Игры
    • Люди и Блоги
    • Юмор
    • Развлечения
    • Новости и Политика
    • Howto и Стиль
    • Diy своими руками
    • Образование
    • Наука и Технологии
    • Некоммерческие Организации
  • О сайте

Скачать или смотреть پارت بیست و دوم داستان گمشده🥲💔

  • dastanak | داستانَک
  • 2025-09-11
  • 1426
پارت بیست و دوم داستان گمشده🥲💔
  • ok logo

Скачать پارت بیست و دوم داستان گمشده🥲💔 бесплатно в качестве 4к (2к / 1080p)

У нас вы можете скачать бесплатно پارت بیست و دوم داستان گمشده🥲💔 или посмотреть видео с ютуба в максимальном доступном качестве.

Для скачивания выберите вариант из формы ниже:

  • Информация по загрузке:

Cкачать музыку پارت بیست و دوم داستان گمشده🥲💔 бесплатно в формате MP3:

Если иконки загрузки не отобразились, ПОЖАЛУЙСТА, НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если у вас возникли трудности с загрузкой, пожалуйста, свяжитесь с нами по контактам, указанным в нижней части страницы.
Спасибо за использование сервиса video2dn.com

Описание к видео پارت بیست و دوم داستان گمشده🥲💔

ادامه داستان:
اعصابم به هم ریخته شد چقدر یک مادر می‌تونه اذیت کنه
اگه من مادر می‌شدم هیچ وقت شبیه مادر خودم نمی شدم...
تا اومدم بالا فاطمه گفت چی شده مهتاب؟
چرا انقدر بهم ریخته ای؟
گفتم: از دست مادرم اعصابم خورد شد حالم ازش بهم میخوره..
فاطمه گفت: اینطور نگو عزیزم هرچی باشه‌مادرته احترامش واجبه!
گفتم:احترام؟اگه بدونی چی میخواد!
بعد از اینهمه سال سهمشو میخواد...
فاطمه‌گفت:سهم ؟سهم چیو میخواد؟
گفتم:سهمش از‌خونه‌را ...
همونی‌که‌لطف کرده اون‌سال ها به‌من و‌بابا بخشیده تا اواره نشیم!
میگه حالا بابات باید‌بهم‌بده‌وگرنه دستشو رو‌میکنم..
فاطمه‌گفت: دست‌چی را رو‌میکنه؟ مگه‌بابات‌کاری کردی تو گذشته؟
گفتم‌:نمیدونم‌هرچی هست بین‌خودشونه من اصلا خبر ندارم...
فاطمه‌هم‌مثل من‌کنجکاو شد
هردو‌صبر کردیم‌تا عصر پدرم بیاد خونه‌ و‌ ازش بپرسیم ...
وقتی‌پدرم‌اومد و‌ماجرا را بهش گفتیم‌رنگ و‌روش پرید اما خودشو جمع و‌جور کرد و‌ گفت کاری نمیتونه بکنه هیچ‌چیز پنهونی ندارم حرف الکی زده !
البته من و فاطمه هیچ کدوم باورمون نشد...
ناچاراً حرف پدرمو قبول کردم
مطمئن بودم که یک موضوعی هست چون الان که درست به قضیه فکر می‌کردم می‌دیدم تو‌این‌مورد مادرم راست میگه اگه چیزی وسط نبود امکان نداشت که پدرم کوتاه بیاد
من خودم طعم تلخ خیانت را چشیده بودم
می‌دونستم تا طرف مقابلم رسوای عالم نکنم دلم آروم نمی‌گیره
اینکه پدرم سکوت کرده بود حتماً پشتش یه ماجرایی بوده ...
چند روزی گذشت چند باری از فاطمه پرسیدم که چیزی در این مورد پدرم بهش گفته یا نه ؟!
فاطمه هم می گفت که من خبر ندارم احساسم این بود که فاطمه هم یه چیزایی متوجه شده چون چند روزی تو خودش بود
پدرم به روی خودش نمی‌آورد اما در تکاپو بود تا پول مادرم رو جور کند و بدهد
چند باری بهش گفتم اگه پول می‌خواهد من دارم اما گفت نه پول برای چی؟
حسابی مشکوک می‌زد
همون موقع بود که سهیلا می‌خواست به مشهد برود به من هم پیشنهاد داد تا برای تغییر روحیه‌ام همراهیش کنم
خیلی وقت بود سفر نرفته بودم
بهش گفتم مگه شوهرت نمیاد ؟
گفت: نه اون مرخصی نداره ‌‌میخواهیم‌دوستانه بریم سفر...
این شد که من و سهیلا و دو تا دیگه از دوستای سهیلا با قطار راهی مشهد شدیم...
اول کار زیاد نتونستم با دوستای سهیلا ارتباط برقرار کنم اما اواسط راه یخمون باز شد و شروع کردیم به شوخی کردن و تا مشهد گفتیم و خندیدیم...
انقدر بهمون خوش گذشت که اصلاً متوجه گذر زمان نشدیم...
تا رسیدیم رفتیم هتل ،سهیلا یه هتل قیمت مناسب رزرو کرده بود و ما چهارتایی تو یک اتاق بودیم...
صبح که بلند می‌شدیم فقط تو بازار می چرخیدیم تا غروب ‌‌...
موقع‌نماز هم می‌رفتیم حرم
انقدر بهم خوش گذشته بود که به سهیلا گفتم چهار روز دیگه هم تمدید کن اما سهیلا گفت نمی‌تونه و باید برگرده سر کار...
من چون پول تو کارتم بودو مشکل مالی نداشتم کادوی خیلی خوبی برای فاطمه خریدم
دوستای سهیلا تا فهمیدند من برای نامادریم انقدر ولخرجی می‌کنم تعجب کرده بودند
اما بهشون گفتم فاطمه فقط نامادریم نیست ،دوست و رفیق و همراهمه...
این کادوها برای اون همه زحمتی که فاطمه برام کشیده کم هم هست
برای پدرم هم یه دست لباس خریدم...
می‌خواستم برای مادرم یه چیزی بخرم که دست و دلم پیش نرفت
آخرین بار حتی قورمه سبزی که برام آورده بود رو از تو دستم کشید و برد اون وقت من الان برایش سوغاتی می‌خریدم که چی بشه ؟
روز آخر هر چقدر غصه داشتم را به امام رضا گفتم برگشتیم
دوباره تو راه برگشت گفتیم و خندیدیم...
دوستای سهیلا از خودشم باحال‌تر بودن دوتاشون مجرد بودند و به شدت دنبال یه کیس خوب بودند
برای همین پیرزن‌های واگن را شناسایی کرده بودند و وسایلشون رو جابجا می‌کردند و اگه کاری داشتن براشون انجام می‌دادند به امید اینکه براشون خواستگار پیدا بشه...
من و سهیلا این دوتا رو دست می‌ می‌انداختیم و بهشون می خندیدیم...
بیچاره‌ها برای پیدا کردن شوهر خیلی سختی می‌کشیدند
تا رسیدیم شهرمون و خواستیم از هم جدا بشیم خیلی برامون سخت بود
شماره‌های همو گرفتیم تا هر چند وقت یک بار با هم قرار بزاریم و همو ببینیم...

تا به خونه برگشتم فاطمه به استقبالم اومد و از سفر ازم پرسید که منم با آب و تاب براش تعریف کردم
فاطمه یکی از خصلت‌های خوبی که داشت برعکس مادرم تو ذوقم نمی‌زد
همیشه با هیجان به حرفام گوش می‌داد به موقعش درست راهنماییم می‌کرد...
وقتی هدیه شو دادم انقدر ذوق کرد که گریه افتاد
من هم بغلش کردم و گفتم اصلا قابل تو رو نداره..
هدیه پدرمم دادم اما حسابی تو فکر بود و یه تشکر کوتاه کرد
حدود چند روزی از برگشتم از مسافرت گذشته بود که پدرم گفت باهامون کار داره...
(ادامه‌ در صورت حمایت فردا ساعت 16)

برای خوندن ادامه داستان سابسکرایب کنید 🔔🥲

Комментарии

Информация по комментариям в разработке

Похожие видео

  • این داستان بی اعتمادی💔                            #داستان #اعتماد #خیانت #شوهر #همسر #داستان_واقعی
    این داستان بی اعتمادی💔 #داستان #اعتماد #خیانت #شوهر #همسر #داستان_واقعی
    2 недели назад
  • دوس پسرم و خواهرم بهم خیانت کردن😭💔
    دوس پسرم و خواهرم بهم خیانت کردن😭💔
    8 дней назад
  • پارت آخر شال گردن خاکستری[افشای خیانت]🔥😧                #داستان #داستان_غمگین #خیانت #داستان_واقعی
    پارت آخر شال گردن خاکستری[افشای خیانت]🔥😧 #داستان #داستان_غمگین #خیانت #داستان_واقعی
    1 месяц назад
  • پارت آخر داستان گمشده 🙃🫀                       #داستان #داستان_غمگین #داستان_واقعی #خیانت #تنهایی
    پارت آخر داستان گمشده 🙃🫀 #داستان #داستان_غمگین #داستان_واقعی #خیانت #تنهایی
    2 месяца назад
  • پارت بیست و پنجم داستان گمشده💔🥲        #داستان #داستان_غمگین #خیانت #داستان_واقعی #تنهایی #عاشقانه
    پارت بیست و پنجم داستان گمشده💔🥲 #داستان #داستان_غمگین #خیانت #داستان_واقعی #تنهایی #عاشقانه
    2 месяца назад
  • О нас
  • Контакты
  • Отказ от ответственности - Disclaimer
  • Условия использования сайта - TOS
  • Политика конфиденциальности

video2dn Copyright © 2023 - 2025

Контакты для правообладателей [email protected]